«خیر» و «عافیت» و «عاقبت» من دست شُماست، آقا جان! حاج شیخ عبدالکریم حائری از فحول علمای گمنام و در نهایت تنگدستی و بسیار مقروض بودند؛‌ یک روز خبر داند که عازم ایران هستم،‌ سوال شد چطور؟ 🎙فرمودند: مدتی بود ابواب فرج(گشایش) بر روی من بسته شده و هُموم و غُموم بسیار به من فشار آورده بود و متحیّر در کار خود بودم. روزی به یکی از کتابخانه های کربلا رفتم،‌ آنجا کتاب خطی دیدم که پشت آن نوشته بود به خط شیخ بهائی ره کتاب را باز کردم،‌دیدم به خط درشت نوشته بود دعای مجرّب برای هر امری که اتیان(انجام)‌آن مخصوص حرم سیدالشهداء است. فهمیدم بناست افاضه و فرجی از ناحیه خدای متعال و حضرت سیدالشهداء روحی له الفداء به این ناچیز بشود، اما ختم: هر کس ابواب فرج، بر وی بسته گردد و از همه جا مایوس گردد، مشرف به حرم سیدالشهداء شود و پس از مراسم زیارت برود بالای سر آن حضرت،‌ دو رکعت نماز حاجت بخواند و آن گرفتاری که دارد در نظر آرد، پس از نماز سر به سجده بگذارد و صد مرتبه بگوید: «اَسْتَخیرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فی عافِیَةٍ»:[خیر می خواهم از خداوند به رحمتش، خیری همراه با عافیت]. بعد سر از سجده بردارد و به مقصد خود برود که آنچه حاجت اوست در همان روز برآورده خواهد شد. ... ر صحن حرم شخص جلیل القدری را دیدم که از من برای بنای حوزه علمیه در شهر اراک دعوت کرد و قرض های من را ادا نمود  و ... . 📚شرح زندگانی حضرت آیت‌الله موسس و فرزند برومندشان آیت‌الله حاج شیخ مرتضی حائری (ره)، ص ۲۴ صلوات نامه،" ختم مجرب در حرم سیدالشهدا "