#خلاصه_رمان 📗
#با_سقوط_دستهای_ما📗
#شیدا بعد از مرگ مادرش با ناپدری مهربان خود به نام
#بهادر زندگی میکند، بهادر برادری به نام
#بهزاد دارد که اهل دعوا و لات بازی است، شيدا و بهزاد عاشق هم شده و ازدواج مي كنند! اما این ازدواج سختی های فراوانی به خصوص برای شیدا به همراه خود میآورد و …
به همراه ما در داستان جنجالی رمان "با سقوط دست های ما " با سبک متفاوت کاملا رئال همراه باشید.
تا علاقه شدید را در زندگی انسان های معمولی هم لمس کنید.
آنهایی که نه اسطوره هستند! نه اربـابـند! و نه حتى کسى که آرزوى خیلى ها باشند…
معمولی ها هم علاقه مند می شوند، دوست می دارند و دوست داشته می شوند…
مهم نیست در چه سنی
کجا
چه طور
اشتباه یا درست
اولین بار عاشق شده باشید!
همین واژه “اولین “که ضمیمه عشق شود
چنان این صفت و موصوف را مقدس میکند که دیگر در همه عمرت چیزی قادر نیست ابهت این حس را دست بگیرد!
عشق اول!
با همه سادگی و کودکیاش قلبش را سرتاسر به او میبخشد
این عشق بزرگش میکند
و تاوان این بزرگ شدن
برای شیدایِ” با سقوط دستهای ما”
چه چیز میتواند باشد
جز…؟!
با ما در این داستان جنجالی با سبک متفاوت کاملا رئال همراه باشید
تا عشق را در زندگی معمولیها هم لمس کنید
آنان که نه اسطوره اند!
نه ارباب!
و نه حتی کسی که آرزوی خیلیها باشند
معمولیها هم عاشق میشوند
دوست میدارند و دوست داشته میشوند
زینب ایلخانی
اینبار برای خلق اثر” با سقوط دستهای ما”
سراغ معمولیها رفته است
و شاید جذابیت بیشتر این رمان به همین امر باشد.
#پایات_تلخ
📗لیست رمان های زینب ایلخانی📗
این مرد امشب میمیرد
#این_مرد_امشب_میمیرد
با سقوط دستهای ما
#با_سقوط_دستهای_ما
عابر بی سایه
#عابر_بی_سایه
مسافر کوچه آرام
#مسافر_کوچه_آرام
آوای درنا
#آوای_درنا
هزار چم
#هزار_پرچم
شاه دخترون
#شاه_دخترون
مرگنواز
#مرگنواز
آقای هنرپیشه
#آقای_هنرپیشه
ماه طوفان
#ماه_طوفان
اما خاکستری
#اما_خاکستری
شروع من
#شروع_من
آخرین سرو
#آخرین_سرو
زندگی خصوصی یک زن
#زندگی_خصوصی_یک_زن
دژآشوب
#دژآشوب
کانال کتاب های رمان
🆔
@Goldjar
کانال کتاب های رمان در تلگرام ما
telegram.me/Goldjar