دیالکتیک «شکّ و شرک» (قسمت پایانی) بنیان تمدن توحیدی بر پایۀ شکّ نیست بر پایۀ ایمان است، ایمانی بر بنیان معرفت توحیدی. توسعۀ فرهنگ شکّ و تعمیق آن و تردید در باورهای فطری، اخلاقی و دینی، زمینه را نه برای تمدن خواهد گشود و نه برای توحید. تمدن را با نوعی از گسست عمیق فرهنگی مواجه خواهد کرد و توحید را هم به سمت کفر و شرک خواهد کشانید.اساسا با توسعۀ شکّ و تردید در جامعه به جای تمدن توحیدی، جامعه‌ای مشحون از شِرک متراکم و پاره‌پاره خواهیم داشت. در نسبت بین «شک» و «شرک» برای نمونه می‌توان آیات 21 تا 26 سورۀ قاف را مورد تأمل قرار داد بویژه آنجا که می‌فرماید: مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ ﴿۲۵﴾ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ﴿۲۶﴾ [هر] بازدارنده از خيرى [هر] متجاوز شكاكى (۲۵) كه با خداوند خدايى ديگر قرار داد [اى دو فرشته] او را در عذاب شديد فرو افكنيد (۲۶). اجمالا در این آیات نسبتی وجود دارد بین «شک انکاری» و «شرک». آنجا که شک‌ورزی موجب دوری انسان از توحید و ارتکاب نوعی از شرک در فکر و فرهنگ خود می‌شود و آنجا که شرک‌ورزی در رفتار و عقیده، راه را برای تردید‌های بیشتر و بلکه شکّ‌های غیراخلاقیِ مضاعف هموار می‌کند. دیدن این دیالکتیک بین «شکّ» و «شِرک» یکی از موضوعات بسیار بنیادین در فهم ماهیت تمدن توحیدی و تفاوت آن با تمدن‌های غیرتوحیدی است. @@ گفتنی است آنچه در این تأملات قرآنی در باب «شکّ» مطرح شد صرفا در آمدی بود برای تفکر در موضوع «شکّ فرهنگی» و «فرهنگ ایمانی» و جایگاه تمدنی آن در دو سویۀ تمدن اسلامی و تمدن سکولار غرب. تفصیل این موضوع را باید جایی دیگر پی گرفت.... https://eitaa.com/Habibollah_Babai