یادداشتهای آمریکا، قسمت ۳۰ (اسلام کاریکاتوری)
یه بار جناب محسن کدیور، که برای یکسال تدریس به ویرجینیا آمده بود، به من گفت که ضعیفترین دانشجویان من مسلمان هستند. مسیحیان و یهودیان بسیار جدیتر از مسلمانان اسلام را میخواندند. در کنفرانس AAR که بزرگترین کنفرانس دینشناسی در آمریکای شمالی است، در سال 2009 چهار یهودی چهار مقاله فقط در مورد آیۀ «فاضربوهن» نوشته بودند. شبیه این وضعیت در قرآنشناسی غیرمسلمانان را من در کنفرانس اینسبورگ هم دیدم که همه مقالات روز دوم کنفرانس، همه قرآنی بود و هیچ یک از نویسندگان آن نیز مسلمان نبودند.
در این وضعیت برخی از مسلمانانی که نوعا به عنوان اسلامشناس این طرف و آن طرف دعوت میشدند گاه اولیات از اسلام را نمیدانستند. یکی از دانشجویان پاکستانی که پیش من متن تفسیر المیزان را میخواند، مدتی غیبش زد. بعد از یک هفته دوباره ایشان را دیدم. پرسیدم کجا بودید، گفت دانشگاه تگزاس دعوت شده بودم برای اساتید دانشگاه در مورد «علم در اسلام» سخنرانی داشتم!! کسی که نمیتوانست متن عربی بخواند رفته بود در مورد علم در اسلام سخنرانی بکند.
در کنفرانس سالانه SR جمعی از مسلمانان برای گفتگوی با مسیحیان و یهودیان حضور داشتند که به جرأت میتوان گفت که خانمجلسهایهای ما در ایران به مراتب سواد دینی و اسلامیشان بیشتر از برخی از خانمها و آقایان حاضر در آن کنفرانس بودند. مزیت افراد حاضر در این کنفرانس بیشتر آشناییشان با زبان انگلیسی بود. این وضعیت در مورد کرسهای اسلامشناسی هم کم و بیش هویدا بود. یه بار از یکی از اساتید یهودی سئوال کردم که چرا اسلامشناسی مثل مطالعات یهودی در دانشگاههای آمریکا رونق ندارد؟ ایشان در پاسخ به من گفت که نه شما مسلمانان و نه ما یهودیان انتظار نداریم دانشگاههای مسیحی برای ما یهودیان و شما مسلمانان هزینه کنند. در چنین وضعیتی ما یهودیان برای تأسیس کرسهای یهودی و یهودیتشناسی هزینه میکنیم (مثال زد همسر خود را که برای تأسیس یک کرس یهودیتشناسی در ویرجینیا 1200000 دلار هزینه کرده بود) ولی شما مسلمانان پول نفت را صرف این مسائل نمیکنید.
اساسا بعد از یازدهم سپتامبر که اسلام در آمریکا تبدیل به مسئله امنیتی شد، اسلامشناسی هم بیشتر ژورنالیستی شد. یکی از علتهای ژورنالیستی شدن اسلام و اسلامشناسی در آمریکا پردرآمد بودن اسلامشناسی در آمریکا بود. اندرو یکی از دوستان مسیحیام در موسسه «مطالعات پیشرفته در فرهنگ» که من را برای ماندن در آمریکا تشویق میکرد، گفت که پول در آمریکا در اسلامشناسی است و اگر شما اینجا بمانید درآمد خوبی خواهید داشت.
این وضعیت در مورد کلیات اسلام و اسلامشناسی بود، اما در مورد تشیع اساسا کار از بیخ مشکل داشت و اسلام شیعی و مکتب قم تقریبا امری ناشناخته بود. در این باره قطع ارتباط سیاسی ایران وآمریکا که به نظرم درست هم بوده و من از آن به شخصه دفاع میکنم، ولی باید گفت تسری عدم ارتباط سیاسی به حوزههای علمی و فرهنگی و نبود ارتباط میان نخبگان آمریکا و ایران در حوزه اسلام شناسی به نفع اسلام و تشیع در دنیا و در آمریکا نبوده است و در این باره حوزه علمیه تشیع در ایران کرسهای شیعهشناسی و اسلامشناسی در دنیا را عملا باخته است.
@Habibollah_Babai