یادداشتهای آمریکا قسمت 35 (فرهنگ مصرف انرژی)
اساتید نه فقط برخوردار از آتوریته علمی بودند، بلکه در ساختار مدیریتی دانشگاه نیز دارای قدرت بودند و کارمندان دانشگاه و مراکز علمی از اساتید و پژوهشگران حساب میبردند. فصل زمستان بود و ما به رسم ایران، فکر میکردیم که باید خانه را آنچنان گرم کنیم که بتوان با آستینکوتاه هم در خانه مثل تابستان راحت بود. تماسی با پروفسور ساشادینا گرفتم و گفتم که خانه سرد است و چندین بار هم نامه نوشتهام تغییری در شرایط دمای خانه ایجاد نشده است. آقای ساشادینا نامهای به تأسیسات دانشگاه نوشت. همین چند خط نامه باعث شد که یک تیم فنی از تأسیسات دانشگاه برای بررسی وضعیت دمای منزل، به خانه آمدند. سرانجام معلوم شد که «دما» هم یک عادت و شاید یک فرهنگ است و معنای سرما و سردی در ایران و برای ایرانیان با مفهوم سرما و سردی در آمریکا متفاوت است و ما به رسم بَد، زمستان و تابستان را یکی میگیریم و در هر دو فصل میخواهیم در منزل با زیرپیراهن بگردیم.
همین مشکل را زمانی که در کالیفرنیا بودم نیز مشاهده کردم. مدت کوتاهی برای دهه سوم ماه صفر (اسفند ماه بود) به کالیفرنیا رفته بودم و میهمان یکی از ایرانیانی بودم که سالها در سانفرانسیسکو زندگی میکرد. صرفهجویی در انرژی و وسایل گرمایشی در منزل ایشان چنان بود که من به رغم اینکه لباس گرم پوشیده بودم، مدام احساس سرما میکردم و حتی صبحها از ترس سرما جرأت نمیکردم از زیر پتو بیرون بیام. یک بار صاحبخانه خیلی محترمانه به سردی خانه اشاره کرد و گفت با توجه به قیمت گران انرژی نمیتوانیم بیش از این انرژی مصرف کنیم و ناگزیر از قناعت هستیم.
این صرفهجویی در روشنایی خانهها و ساختمانها هم به چشم میخورد. فرهنگ روشنایی نیز بین ما و آمریکاییها متفاوت بود و من البته فرهنگ روشنایی در آمریکا را به فرهنگ خودمان ترجیح میدهم. مثلا تعداد لامپی که در سالن مطالعه کتابخانه بزرگ دانشگاه ویرجینیا استفاده میشد (برای هر فرد یک آباژور وجود داشت و هرکسی به وقت لزوم یک یا دو لامپ روشن میکرد) به مراتب کمتر بود از تعداد لامپهایی که مثلا در سالن مطالعه کتابخانه پژوهشگاه (برای هر فرد گاه بیش از ده لامپ و گاه بیش از صد لامپ مهتابی!!) روشن میکنند.
گرانی یکی از علل صرفهجویی در دانشگاه در موضوع دما و روشنایی بود. یکی دیگر از علل و ریشههای این صرفهجویی هم تعلیم و تربیت موضوع «دوری از اسراف آب و انرژی» در مدارس و در خانهها به بچهها بود. البته نباید اغراق کرد، بسیاری از آمریکاییها به لحاظ خورد و خوراک و به جهت لباس و پوشاک اهل اسراف بودند. برخی ازآنها به خاطر «بیماری خرید» اگر تا چندین سال لباس نمیخریدند همچنان لباس نو داشتند. با اینحال، همه در موضوع انرژی اهل توجه بودند.
@Habibollah_Babai