یادداشت‌های آمریکا، قسمت۴۴ (خودکشی‌های پل گلدن‌گیت) مدت کوتاهی که سانفرانسیسکو رفته بودم، با یکی از دوستان مقیم آنجا رفتیم پل معلق گُلدن‌گِیت. اطراف پل گلدن‌گیت با تورهای فلزی پوشانده شده بود. از رفیق ایرانی‌ام پرسیدم که فلسفه تورهای آهنی دور پل چیست؟ ایشان در جواب به من گفتند که برخی از جوانان برای خودکشی به پل گلدن‌گیت می‌آیند و از اینجا خودشان را پرت می‌کنند. تورهای آهنی برای جلوگیری از خودکشی جوانان است. امکان خودکشی و ذهنیت آن در دانشگاه نیز وجود داشت و اساتید مراقب آن بودند. علاوه بر کلاس «خودکشی» (suicide) در دانشگاه، که استاد و دانشجویان آن راه‌های جلوگیری از خودکشی را مطالعه می‌کردند، دیگر اساتید نیز همواره از اتفاقات پیرامونی‌شان مراقبت می‌کردند که نکند کسی دست به خودکشی بزند. روزی در محل اتاق پیتر اکس بودم و در مورد پروژه‌ام با ایشان گفتگو می‌کردم، که از پنجره اتاق دختر خانم دانشجویی را دیدیم که رفته بالای پشت‌بام. من فکر نمی‌کردم که این اتفاق ساده ممکن است مایه نگرانی باشد، خب دانشجویی رفته بالای پشت بام، و این می‌تواند ده علت مختلف داشته باشد. ولی اکس از دیدن این صحنه خیلی نگران شد و اولین چیزی که به نظرش رسید مسئله خودکشی بود. سریع از اتاق رفت بیرون تا بلکه اگر مسئله مربوط به خودکشی است، از آن جلوگیری کند. که البته و بحمدالله بخیر گذشت. آنچه در این باره برایم عجیب بود ذهنیت اکس در مورد دانشجویان و امکان انجام خودکشی در صحنه‌های عادی روزانه بود.  @Habibollah_Babai