نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا قسمت سوم: اخلاق حرفه­‌ای در عرصه دانش مهم­ترین عامل در توسعه علمی غرب، وجدان و اخلاق علمی و البته قانونی موجود در دانشگاه و بلکه در فضای جامعه است. به بیان دیگر زندگی علمی با روش­های اخلاقی (به عنوان امری قانونی و یا امری عادت یافته) رخ می دهد. تحصیلی که در دانشگاه رخ می دهد و پژوهشی که در مراکز عملی انجام می­گیرد، جدای از حرفهٔ اخلاقی نیست. پاسداشت علم و عالم نه صرفا به دلیل ارزش ذاتی دانش، بلکه به موجب فواید حیاتی و ضروری آن است. گفتنی است علم و نسبی بودن آن نیز هرگز سبب کم‌ارزشی علم و عالم نشده است. دانشمندان به نحو غیرقابل تصوری دارای قدرت اجتماعی و مصونیت سیاسی (البته در صورتی که با اسرائیل کاری نداشته باشند) هستند. البته عالمان و دانشمندان نیز در مقام و موقعیت علمی­شان، از اخلاق علمی برخوردار بوده و ناچار به مراعات آن هستند. جالب آنکه خیلی از کسانی که ممکن است در خارج از چارچوب دانش و دانشگاه، افرادی بد خلق و یا فاقد اخلاق باشند، در عرصه دانشگاه خود را ملزم به رعایت اخلاق می­دانند. مسایلی مانند روابط جنسی میان مرد و زن که در عرف جامعه، خلاف اخلاق تلقی نمی­شود، در فضای دانشگاه ممنوع و مشمول جریمه­‌های سنگینی است. استادی که روابط علمی خود با دانشجو را به روابط جنسی آلوده نماید، بی‌تعارف از کار برکنار می­شوند. این جریمه برای دانشجویانی که در نوشتن مقاله ترم تقلب کنند نیز اعمال می‌شود و این درحالی است که هر دانشجو برای یکسال تحصیلی قریب به 30.000 دلار هزینه می­کند. اخلاق علمی در روند نشر نیز لحاظ می­شود. تمام کتاب­ها یا مقاله‌های ارسال شده، توسط ناظرین دقیق مورد مطالعه قرار می‌گیرد و همه نقل قول­هایی که در کتاب آمده با نشانی‌هایی که در آن کتاب آورده شده، تطبیق داده می‌شود و اشتباهات نویسندگان به آنها گوشزد می­شود. نوشته آمریکایی به تعبیر پیتر اوکس (استاد فلسفه یهودی در دانشگاه ویرجینیا) نوشته­‌ای "غیرمودب" است؛ یعنی نویسنده آمریکایی مخاطب خود را به مسایل جانبی و مقدماتی مشغول نمی­کند و سریع و صریح، اصل مطلب را در کوتاهترین و ساده­‌ترین کلمه‌ها ارائه می­کند. هرچند این نوع نوشتن، هم توجیه اقتصادی دارد (ناشران آمریکایی در وضعیت اقتصادی فعلی از نوشته­‌های طولانی و غیر لازم استقبال نمی­کنند)، هم توجیه روان­شناختی (مردم آمریکا حوصله تطویل در کلام را ندارند) و هم توجیه روش­شناختی، ولی خود متضمن نگاه اخلاقی در مقام تألیف نیز است؛ زیرا نویسنده وقت مخاطب را هدر نمی‌دهد و در واقع حقوق انسانی و علمی او را مراعات می­نماید  (اخلاق مؤلف در مواجهه با مخاطب). تربیت اخلاقی و وجدان علمی، با استفاده از سیستم آموزشی و پرورشی در همه دانشجویان نیز پرورش می­‌یابد و سلیقه علمی آنها به نحوآکادمیک شکل می­یابد. مثلا اساتید پیش از شروع کلاس­های دکترا (PHD) برنامه و تقویم دقیق درسیِ (syllabus) ترم را به دانشجویانِ آن کلاس ارسال می­کنند. دانشجویان باید منابع هر روز درسی را مطالعه کنند. هریک از دانشجویان باید بر اساس منابع تعیین شده، به صورت هفتگی، ایده­‌ها و سئوالات خود را بنویسد. این نوشته باید قبل از شروع جلسه هفتگی، به استاد ارسال گردد. استاد نیز با مطالعه همه آنها، پیش از جلسه، با آمادگی کامل در کلاس حضور می­‌یابد و آنگاه به جای سخنرانیِ یک طرفه، به بحثی عملیاتی و ناظر به سئوالات و ایده‌های دانشجویان می­پردازد. علاوه بر یادداشت‌های هفتگی هر دانشجویی باید در هر کلاس، پورپوزال ترم را ارائه و از آن دفاع نموده و سپس آن را با نظارت استاد به مقاله تبدیل کند.  @Habibollah_Babai