بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ
درست هشت سال پیش عده ای با شعار مذاکره با آمریکا برای حل مشکلات اقتصادی کشور ما وارد کارزار انتخاباتی شدند و همه گرفتاری ها را از دولت قبل دانسته و چنان از رونق اقتصادی حرف میزدند که اگر نگوییم بی نظیر به جرات می توان گفت آحاد مردم خود را برای اتفاقی کم نظیر آماده کرده بودند .
قرار بود هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد ، قرار بود وضعیت مالی آنقدر خوب شود که نیازی به یارانه نباشد ، قرار بود عزت از دست رفته دوباره باز گردد ، قرار بود چنان از درآمد سرشار بهرمند شوند که آنها به دولت قرض دهند نه دولت به آنها و مهمترین بخش این اتفاقات آنجایی بود که گفته شد : باید کاسه همه گرفتاری ها اقتصادی و غیر اقتصادی در صد روز اول شکسته شود و مردم قشنگ این تغییرات را حس کنند .
۲۹ تا از این صد روز گذشت و ما الان در بیست روز آخر دولت قرار داریم . یاد حرف های رئیس جمهور و طرفدارانش باعث خنده های غمبار بر لبانمان می شود . ( دوباره ایران ، دوباره اسلام ، دوباره ، اعتدال ) ، ( ما به عقب بر نمی گردیم ) ، ( ایران بدون فقیر ) و همه اینها منوط به آن بود که با روحانی تا ۱۴۰۰ باشیم .
در روزهای پایانی هشت سال دولت قرار داریم و شعارها و حرف های دولت با عملکردش در این مدت هیچ همخوانی ندارد . چرخه سانتریفیوژ ایستاده و قلب راکتور با سیمان پر شد ، رشد علمی که زمانی ۱۳ برابر سرعت جهانی بود به شدت کاهش یافته ، تراز اقتصادی هرسال بدتر از سال قبل و همچنان منفی ، تورم در بالاترین نقطه ممکن ، سرمایه های مردم لحظه به لحظه در حال از دست رفتن است و بسیاری از مردم با فروش سرمایه هایشان زندگی می گذرانند ، یارانه تنها منبع درآمدی بسیاری از خانواده ها شده و غم انگیز تر از همه اینها چهره شکسته و غمبار مردانی که از شدت نداری شرمنده خانواده خود شده و هرروز در کوچه و پس کوچه های این شهر و به دور از چشم دیگران غصه می خورند و اشک میریزند .
در این روزها ما شاهد انتقادات بی سابقه ای نسبت به نظام و عملکرد نظام هستیم ، ولی وقتی خوب دقت می کنیم متوجه آشنا بودن این صداها میشویم . صداها شبیه صداهایی است که روزی به ما می گفتند کلید حل همه مشکلات کشور دست روحانی است و برای رئیس جمهور شدنش هرکاری کردند و هیچ کم نگذاشتند . مسببان این اتفاقات هولناک ، دردآور و بسیار زشت برای نظام امروز لباس طلبکاران را به تن کرده و حماقت و نادانی خود را به پای نظام گذاشته اند .
به هرچیز و هرکسی توهین می کنند و طوری صحبت می کنند و یاوه می سرایند که انگار خودشان از همه چیز بی خبر بوده و ناخواسته وارد چنین میدانی شده اند .
مثل اینکه نمی دانند دوران دلقک بازی های ژورنالیستی مدت هاست که تمام شده و عقل محوری و توانایی سالاری جای بی عقلی و تنبلی را گرفته است .
کسانی که باید طلبکار باشند آنانی هستند که از همان هشت سال پیش به افسانه سرایی ها و تخیل بافی های این دولت ایراد گرفته و به شدت نقد کردند و از همان زمان چنین روزهایی که حتی برق و آب مان سهمیه بندی شود را پیش بینی می کردند ، نه کسانی که بدون فکر و اندیشیدن مجذوب خرافات مشمعذ کننده شده و باعث و بانی چنین خساراتی شدند و بوی تعفن آن الان همه جا را فرا گرفته است .
اینها باید می دانستند تا زمانی که طرفدار تفکری هستند که دست بوس اجنبی برای حل مشکل می باشد نه تنها مشکل حل نمی شود بلکه مشکل روی مشکل خواهد آمد و نابسامانی همه جا را فرا خواهد گرفت .
ما امروز بیشتر از هرروز دیگر نیازمند آن هستیم که به عقب باز گردیم ، درست به همان روزهای اول انقلاب که شعارمان نه شرقی و نه غربی بود ، استقلال و آزادی بود و همه اینها در سایه ی جمهوری اسلامی باشد . باید بدانیم این شعارهاست که عزت از دست رفته این کشور را باز خواهد گرداند و دوباره این کشور عزیز خواهد شد .
انشاالله با عنایات حضرت ولی عصر و با توجه به فرامین مقام معظم رهبری و تلاش به وقفه و شبانه روزی همه قوا و ملت عزیز که اینبار نشان دادند که صداقت را درک می کنند و می فهمند و دروغ را هم حتی اگر در لباس زیبا باشد تشخیص می دهند ، دوباره این کشور را از بحران خارج کرده و بهتر از پیش به جلو ببریم .
والسلام علیکم
✍دکتر محمدباقر شعبان پور امام
@banooyetamadonsaz