تو بدین همه لطافت که ز حور دل ربودی
ز چه بر من سیه رو در دوستی گشودی
ز ازل مرا ارادت به تو بود از سعادت
چو سرشته شد گِل من، تو دل مرا ربودی
به کسی اسیر بودم که ورا ندیده بودم
چو دو چشم خود گشودم به خدا قسم تو بودی
که به روزگار بودم، که حقیر و خوار بودم
تو مرا عزیز کردی تو به عزتم فزودی
چه غم ار تمام مردم نکنند اعتنایم
به همین دلم بود خوش که تو رو به من نمودی
چه در انجمن بگویم که توام نگفته باشی
لب من به هم چو می خورد، تو ترانه می سرودی
به تو سرفراز گشتم ز تو آبرو گرفتم
که سر مرا از اول به قدوم خویش سودی
چه زیان که دادِ «میثم» نرسد به گوش عالم
که تو ناله های او را ز درون دل شنودی
#سید_الشهدا_علیه_السلام
#روضه
#دین
#سیر_و_سلوک
#صراط_مستقیم