در خردسالی پدر و مادرش را که از قشر مستضعف جامعه بودند از دست داد و در اوایل نوجوانی تنها برادرش را !!! او به غیر از خدا و رفقایش کسی را نداشت طوری که وقتی به جبهه اعزام می شد چادر مادر خدا بیامرزش را روی چوب لباسی می انداخت و قرآن روی طاقچه قرار می داد تا تسکین دلی داشته باشد. در دوران دفاع مقدس به عضویت اطلاعات عملیات گردان ولیعصر زنجان در آمد و غواص شد. او نقش موثری در عملیات های والفجر۸ و کربلای ۵ ایفا کرد و سرانجام در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ در شلمچه به شهادت رسید. 👈 چند دقیقه قبل از عملیات ، یکی از خبرنگارها از او پرسید ، آقا یوسف غواص یعنی چی؟ یوسف جواب داد ، غواص یعنی مرغابی امام زمان عجل الله..... همرزم یوسف می گوید هر روز می دیدم یوسف گوشه ای نشسته و نامه می نویسه با خودم می گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می نویسد؟ آن هم هر روز ! یک روز گفتم یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد ، نامه را از جیبش در آورد ، ریز ریز کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک می شد و می گفت ، من برای آب نامه می نویسم کسی را ندارم... 📕 ستارگان خاکی ، ج22 « اللهم عجل لولیک الفرج » 🌷 @hamide1368 🌷