🌷دوستان و هم بازی های عبدالله همیشه بی صبرانه منتظر بازگشت عبدالله از بودند، هنگامی که متوجه آمدن عبدالله به محله ایرانگاز قزوین می شدند با حالت خوشحالی به منزل عبدالله مراجعه و خبر آمدن او را به خانواده مخصوصا به مادر وی میدادند و بعد از شنیدن این خبر  مادر در حالی که چشمانش پر از اشک شده بود به بچه ها می داد و منتظر دیدن پسرش بود.🌷 @Hamrahe_Shohada