آن زمان کارم دلالی بودم. قرار بود مقدار زیادی عسل معامله کنم و بفروشم. برای فردا ۱۰ صبح قرار گذاشتم. اما نمی دانم چرا خریدار منصرف شد! فکر کردم همکار من به مشتری زنگ زده و خودش معامله کرده، برای همین به او سوءظن پیدا کردم. ✅ اما وقتی در تجربه نزدیک به مرگ، مرور زندگیم را دیدم، متوجه شدم که آن شب تا دیر وقت بیدار ماندم و تلویزیون و فوتبال نگاه کردم و نماز صبحم قضا شد! این قضا شدن نماز، برای من که ادعای مومن بودن داشتم باعث شد معامله و سود سرشار آن را از دست بدهم و فقط گناه سوءظن برایم بماند... 📙برگرفته از کتاب تقاص. تجربه نزدیک به مرگ. اثر گروه شهید هادی -----------*✨🌹✨*----------    @Organik_toba    -----------*✨🌹✨*-----------