شهیده شهربانو میرزایی فرزند علیاصغر در تاریخ 6دی سال1304 در روستای تشنیز متولد شد. وی شیرزن غیرتمند مؤمن و پرورشدهندهٔ شهیدی بود که او را در عملیات رمضان تقدیم اسلام نمود.
ایشان در فعالیتهای گوناگون اجتماعی و راهپیماییها شرکت کرده و فعالیتهای سیاسی چشمگیری در زمان شاه انجام میداد. با مطلع شدن رژیم شاه از فعالیتهای ایشان، فرماندهی نظامی وقت آبادان سرهنگ اسفندیاری به منزل آن شهیده هجوم برده، به جستجوی منزل ایشان پرداختند. اما خود شهربانو در بیست و چند روز که تحت بازجویی بود، تنها چیزی که میگفت این بود که «من فقط از خدا میترسم!»
او یکی از چهرههای کوشا در مبارزه با بدحجابی و بیعفتی بود که با بیانی زیبا و
شیوا بدحجابان را دعوت به رعایت حجاب مینمود. آن هنگام که جسم سوخته و زغال شده فرزندش را تحویل او دادند، نه تنها گریه نکرد، بلکه او را بوسید و به دیگر پسرانش تأکید مینمود که مبادا گریه کنید که دشمنشاد شویم و خود نیز با کمک فرزندانش جگرگوشهاش را در قبر گذاشته و خطاب به او گفت: مادرم، شیرم حلالت!
سپس برای مردم سخنرانی کرده در حالی که میگفت: ما باید برای صدور انقلاب چیزهای بیشتری را تقدیم نماییم، این مقدار چیزی نیست.
شهیده میرزایی صبح روزی که بیمارستان مسلمین شیراز را بمباران کرده بودند، به کمک امدادگران رفته و زنان شهیده را غسل و کفن میکرد همان شب –که شب شهادت او بود– همسایهها را در منزل خود جمع کرده، پس از پذیرایی به آنان وصیت کرد که: اگر من زیر آوار ماندم، نگذارید کسی بدن مرا ببیند. خود را زودتر به من برسانید و مرا بپوشانید.
شهادت
شهیده شهربانو میرزایی سرانجام در تاریخ 26اسفند سال1366 در سن 62سالگی در شیراز در بمباران هوایی به شهادت رسید(:
مزار ایشان در بهشت صادق«ع» در بوشهر قرار دارد و از وی 8فرزند به یادگار مانده است.