زنی را میشناختم که شوهری بسیار مهربان داشت اما اغلب گفت: زندگی مشترک برایم اصلا مهم نیست اما این ربطی به خوب بودن یا بد بودن شوهرم ندارد ، من فقط هیچ علاقه‌ای به زندگی زناشویی ندارم زن علایق دیگری داشت به ندرت به یاد شوهرش می افتاد و فقط وقتی او را میدید وجودش را به خاطر می‌آورد تا آن که یک روز شوهرش به او گفت که عاشق زن دیگری شده و او را ترک کرد. زن آشفته و درمانده نزد من آمد به او گفتم این دقیقاً چیزی است که بر زبان می‌آوردی می گفتی به زندگی مشترک هیچ اهمیتی نمیدهی خب «ناخودآگاه» به کار افتاد تا تو را مجرد کند. گفت بله میدانم آدمها همان چیزی میشوند که میخواهند و بعد به شدت رنج می کشند. @Harf_Akhaar