🔰 راز يک دوره‌ای شدن علی عسگری ✍ علیرضا معاف 2⃣ بخش دوم ب) چرا علی عسگری يک دوره‌ای شد؟ اولويتهای جبلی چيست؟ 🔹 بالاخره گمانه زنيها پايان يافت و پيمان جبلي رئيس رسانه ملي شد. علي عسگري که در حکم اوليه مدت زمان مديريتش نامشخص بود، بالاخره يک دوره دوام آورد. مديريت علي عسگري بر سازمان بزرگ صدا و سيما انتقادات زيادي را به ويژه از سوي جريانات انقلابي به همراه داشت. 🔹 انتقاداتي که پرداختن به آن سرفصلهاي متعددي را شامل مي شود. اکنون که براي اولين بار رئيس صدا و سيماي منصوب رهبري، يک دوره اي شده خوب است به طور خلاصه به گوشه اي از اين انتقادات اشاره کنيم. انتقاداتي که رفع و توجه به آنها مي تواند اولويتهاي دوره مديريت جبلي را تعيين کند و عدم توجه به آنها درد وره علي عسگري سبب يک‌دوره‌اي شدن دوران مديريت او شد. ۱. در وضعيت فعلي صدا و سيما مشخص نيست هدف و غايت کنشها و رفتارهاي رسانه ملي چيست؟! اين مهم را در موارد عديده مي‌توان ملاحظه نمود؛ همچون سردرگمي در دوگانه هاي مختلف. في المثل رسانه ملي در اينکه صداي مردم باشد يا روابط عمومي دولت، تکليفش با خودش مشخص نيست! يا سردرگمي ميان اين دوگانه که دانشگاه عمومي باشد يا سخيف‌ترين ابزار سرگرمي. ۲. فقدان هرگونه ارتباط معني‌دار و سيستمي ميان راهبردهاي کلان نظام و رفتارهاي رسانه ملي در ساحات فرهنگي و سياسي. ۳. وجود انگيزه‌هاي شخصي و جناحي در پس قاطبه تصميمات سازماني. اين اتفاق تلخ عمدتاً از انتساب تيم مديريتي کنوني به يک جريان سياسي محافظه‌کار در کنار فقر شديد، تخصص و سابقه رسانه‌اي و قشريت غيرقابل انکار اين عزيزان نشأت گرفته است. ۴. مغايرت يا مخالفت با منويات رهبري در حوزه امنيت ملي. صداوسيما در مواضع مرتبط با برجام و مذاکرات هسته اي نه تنها منويات صريح رهبر انقلاب (اعم از خطوط قرمز، مطالبات و دستورالعملهاي مکتوب) را پيگيري نکرد، بلکه به شکلي غيرقابل کتمان تمام سخنراني‌هاي رهبري را پس از روز بيانات با ارسال به آرشيوي اختصاصي، بايکوت کرد و حق بازخواني آنها توسط ملت را به شکلي از مردم ايران سلب نمود که سيل شبهات مرتبط با ارتباط رهبر انقلاب و برجام به جايي انجاميده که به رغم تصريحات اکيد و خط قرمزهاي مصرح، بخش زيادي از مردم با فراموشي آن مواضع در کنار پمپاژ بي‌سابقه توپخانه رسانه‌اي دشمنان تصور مي‌کنند عدول از خطوط قرمز و نيل به ناکجاآباد در دولت قبل، محصول همنوايي پنهان رهبر انقلاب با کساني است که تعمدا چرخ اقتصاد ملي را فلج کرده و انقلاب اسلامي را به سمت استحاله در نظام سلطه پيش بردند! ۵. کاوش در داده‌هاي رصدي صداوسيما از ميزان جذب مردم به برنامه‌هاي اين رسانه حاوي حکايتي بسيار مهم و البته تاسفبار است. در صدر مفاخر رسانه ملي اين گزاره وجود دارد که «قاطبه‌ي مخاطبان تلويزيون را بينندگان برنامه‌هاي حوزه سرگرمي و اصطلاحاً FUN تشکيل مي‌دهند.» توليداتي همچون خندوانه، دورهمي، پايتخت، نود و امثالهم به اقرار صريح صداوسيما طي سالهاي اخير با اختلافي فاحش در صدر پرمخاطب‌ترين توليدات صداوسيما بوده است. در واقع راهبرد نانوشته صداوسيما که مديران قبلي آن هرگز حاضر به دفاع علني از آن نبوده و نيستند؛ جذب مخاطب به هر قيمتي بوده و اين سوگيري آشکار، منتهي به اين درد بي‌انتها گشته است که اکنون به اقرار مديران اين رسانه؛ عُمده‌ي مخاطبانش، يک هزارم آن ميزاني که نياز هذل و هجو و شوخي خويش را با صداوسيما ارضاء مي‌کنند، عنايتي به بخشهاي جدي رسانه ندارند. در مقابل هيچ راهبرد روشني در صدا و سيما براي توليد برنامه هاي فاخر و جذاب و هدفمند در دفاع از نظام، آرمانهاي نظام و سياستهاي کلان آن وجود ندارد. ۶. نارضايتي تمام طيفهاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي از عملکرد و مواضع رسانه ملي در دوره مديريت علي عسگري، يکي از نقاط تاريک وضعيت کنوني صداوسيماست. بدين معني که اگر هر کدام از رسانه‌هاي رقيب يا دشمن، مخاطبيني براي خود انباشته‌اند که به هر دليلي از عملکرد آن رسانه راضي‌اند؛ در اينجا هيچ طيفي از مخاطبين صداوسيما از عملکرد اين رسانه رضايت ندارد. از ضدانقلاب تا انقلابي؛ هيچکدامشان نمي‌توانند صداوسيماي جمهوري اسلامي را صداي رساي تفکر خود تلقي نمايند. اين اتفاق نتيجه فقدان پايبندي ايدئولوژيک به راهبردهاي انقلاب اسلامي و محصول حاکميت نگاه غيرانقلابي‌اي است که همواره در پي ساکت نگاه داشتن خط نفاق داخلي است. ظاهرا راهبرد صدا و سيما در اين دوره اين بود که نه خواست صداي ضدانقلاب باشد و نه البته مي خواست صداي انقلاب باشد. ⬅️ ادامه در پست بعدی... اندیشه جویان استاد حسن عباسی 📡 @Hasanabbasi_students