💢 توسل به حضرت زهرا علیها السلام
🔹آیت الله میرزا محمدرضا کرمانی، واعظ وارسته آن زمان آیت الله سید یحیی واعظ یزدی را به کرمان دعوت کرد تا با وعظ و ارشاد خود، مردم را از انحرافات و گمراهیهای شیخیه آگاه کند و در نتیجه جلوی گسترش آنها را بگیرد.
🔸آیت الله سید یحیی واعظ یزدی، این دعوت را پذیرفت و به کرمان رفت، مردم را متوجه انحرافات آنها نمود و با افشاگری خود، این گروه ضالّه را رسوا ساخت، به طوری که تصمیم گرفتند با نیرنگی مخفیانه ایشان را به قتل برسانند، آن نیرنگ مخفیانه این بود:
▫️شخصی از پیروان شیخیه به صورت ناشناس، از سید دعوت کرد که فلان ساعت به فلان محله و فلان خانه برای منبر رفتن برود. ایشان نیز قبول کرد. دعوت کننده همراه عدهای دیگر به خدمت سید یحیی واعظ آمده و او را با احترام به عنوان روضهخوانی بردند، ولی بعد معلوم شد که ایشان را به خارج از شهر به باغی برده و از منبر و روضه خبری نیست، او کم کم احساس خطر جدی کرد و خود را در دام خطر جدی از سوی شیخیّون دید، آن هم در جایی که هیچ کس از حیله آنان مطلع نبود.
▫️سید یحیی واعظ در آن حال به جَدّه خود حضرت زهرا (سلام الله علیه) متوسل گردید، گویا نماز استغاثه به آن حضرت را خواند و در سجده نمازگفت: «یامَولاتِی یا فاطمهُ اَغِیثِینِی»؛ ای سرور من ای فاطمه، به من پناه بده و به فریادم برس.
▫️خطر لحظه به لحظه نزدیک میشد، سید یحیی دید، گروه دشمن به او نزدیک شدند، و خود را آماده کردند و چیزی نمانده بود که به او حمله کرده و او را قطعه قطعه کنند.
▫️در این لحظه حساس، ناگهان غرّش تکبیر و فریاد مردم را شنید که باغ را محاصره کردهاند، و از دیوار وارد باغ شدند و با حمله به گروه شیخیها، آنها را تارومار کردند و سید یحیی را نجات داده و با احترام، همراه خود در کنار آیت الله میرزا محمدرضا کرمانی به شهر و منزل آوردند.
▫️سید یحیی واعظ از آیت الله کرمانی پرسید: شما از کجا مطلع شدید که من در دام شیخیها افتادهام؟
▫️آیت الله کرمانی فرمودند: من در عالم خواب حضرت صدیقه طاهره، زهرای اطهر(سلام الله علیه) را دیدم به من فرمود: شیخ محمدرضا، فوراً خودت را به پسرم «سید یحیی» برسان و او را نجات بده که اگر دیر کنی، کشته خواهد شد.
🪶برگرفته از کتاب: داستان دوستان، اشتهاردی، ص۵۰ به نقل از گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۱
#آیت_الله_سیدیحیی_واعظ_احمدآبادی
#علمای_یزدی
@tarikh_yazd