دوران کودکی و جوانی مهدی مثل برق و باد سپری می شد و او پله های ترقی را هم در ورزش و هم در میدان کسب علم یکی پس از دیگری پشت سر می گذاشت . اکنون دانشجوی دانشکده افسری سپاه اصفهان شده بودو پس از پایان تحصیلات در سال ۱۳۸۵ ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزندپسر به نام آقا امیرمحمد و آقا حسین است. این دلیرمرد خوزستانی تصمیم میگیرد که به همراه خانواده در شهر مقدس قم شهر کریمه اهل بیت علیها السلام ساکن شود . تخصص اصلی مهدی تخریب بود واز سه ، چهار سال قبل مشتاق به دفاع از حرم حضرت زینب علیها سلام بود . با رها از نجف تا کربلا را پیاده رفت و از آقا امام حسین علیه السلام خواسته بود که او را بعنوان سرباز مدافع حرم قبول کند . معتقد بود که ایشان هر کسی را ، در خیمه شان راه نمی دهند و باید بخواهند تا بتوانیم به سوریه برویم .از همان دوران اسم نویسی کرده بود در سال ۱۳۹۴ اولین نوبت فرا رسید به عنوان نیروی رزمی به سوریه اعزام شد. در عملیات الزهرا(س) (آزادسازی خان‌طومان ) حضور داشت . در چند عملیات هم شرکت کرد اما چون کار اصلی‌اش رزمی بود. وقتی متوجه شدند که او مربی رزمی‌کار است، از سایر نیروها جدایش کردند و از او خواستند تا در امر آموزش رزمی نیروها تلاش کند . بار دوم (۱۳خرداد سال ۱۳۹۵) به سوریه اعزام شد، البته خیلی پافشاری می‌کرد اما فرماندهانش قبول نمی‌کردند. برای رفتنش خیلی سختی کشید!! دائماً نماز شب می‌خواند و دعا می‌کرد. کتاب «اسماءالله» نوشته ملاشریف‌الله کاشانی و دعاها و اذکاری از ایشان را می‌خواند که دعایش مستجاب شود. در سه تا از پیامک‌هایش به فرمانده‌اش، او را به حضرت زهرا(س) و به حضرت زینب (س) قسم داده بود که بگذار به سوریه بروم. در آن‌جا بچه‌ها به من نیاز دارند. عاشق رفتن بود. سه روزی از آمدنش به القراصی سوریه می گذشت، خیلی کم حرف شده بود. یک جا می نشست و به دور دست ها خیره می شد. چه نشانی در آن دور دست ها می دید، نمی دانم اما دائما به دوستان می گفت: من شهید می شوم. روز ۱۶ خرداد سال ۱۳۹۵ جهت بازدید و سرکشی از یک موقعیت به خط فرستاده می شود . چیزی نگذشته بود که بی سیم زدند و گفتند یک ماشین مهمات مورد اصابت موشک تاو قرار گرفته است و دو نفر از رزمندگان نجبا و یک ایرانی هم به شهادت رسیده است. همرزمانش با شنیدن این خبر و با توجه به موقعیت مکانی مهدی مطمئن بودند که مهدی شهید نشده ! چون موقعیتی که مهدی را فرستاده بودند با موقعیتی که گزارش کرده بودند، یکی نبود. گفتند از شهید ایرانی فقط یک پلاک مانده است. از نیروهای ایرانی که با مهدی اعزام شده بودند شماره پلاک را جویا می شوند تا مطمئن بشن ردیف پلاک یکی هست یا نه! اولین و دومین پلاک یکی نبود. نفس راحتی می کشند. پلاک سوم ردیفش با پلاک مهدی نزدیک بود. الله اکبر، یکدفعه جا می خورند . اما باز هم استعلام می گیرند . بله! متعلق به مهدی بود و این چنین شد که مهدی بر اثر شدت سوختگی در تاریخ ۱۳۹۵/۳/۱۶ به آرزویش رسید و کربلایی شد. ✅ خصوصیات اخلاقی شهید ؛ اهل نماز اول وقت بود . از حسن ظن برخورداربود. بسیار خوش اخلاق و مهربان و خانواده دوست بود . قول و فعلش یکی و راه تربیت فرزندان را در کردارش می دید . خیر خواه و اهل مدارا بودند . توجه ویژه ای به مناسبت های خانوادگی ( تولد و سالگرد ازدواج و ... ) داشت .