💠 سکوتِ‌حکیمانه ✅ در تبیین علت سکوت رهبری یکی از سوالات مهم در «فتنه‌ی ۱۴۰۱»، چرایی «سکوت رهبر انقلاب» است؛ رهبری که از روزهای پیش از انقلاب تا به امروز نشان داده‌اند یکه‌تاز «میدانِ جهادِ سخن»اند در «جبهه‌های مبارزه با فتنه‌انگیزی». نکات زیر می تواند از دلایل احتمالیِ این «سکوتِ‌حکیمانه» باشد: ۱) فتنه‌ی ناپیچیده؛ «غبارآلودی»، مهمترین ویژگی فتنه است که باعث تحلیل‌های نادرست و بالتبع ریزش بدنه‌ی وسیعی از مردم می‌شود؛ درست مثل «فتنه‌ی ۸۸»! این درحالی است که در «فتنه‌ی ۱۴۰۱» کمترینِ غبارها دیده شد و عوامل میدانیِ آن ظرف چندروز(!) وارد فاز عملیاتی و هتاکی به مقدسات و تخریب اموال عمومی شدند! اقدامی که نشان داده هیچ اقبالی از سمت مردم ندارد. ۲) مسأله‌ی‌دوم؛ «حجاب» نه تنها به عنوان یک ضروری دین، بلکه به عنوان یکی از میراث‌های مترقی تمدنِ کهنِ ایرانی، برای بخش معظمی از جامعه‌ی ما، پذیرفته شده و هیچگاه «عریان‌شدن» نمی تواند «مسأله‌ی اول» مردان و زنان این دیار برای قیام باشد؛ از دیگرسو گفتار و رفتار و افکارِ «داعیه‌دارانِ عریانی» هم هیچگاه جاذبه‌ای برای زن و مرد ایرانی نداشته است. این درحالی است که در فتنه‌ی ۸۸، «نتایجِ آراء» و «تقلبِ احتمالی»، مسأله‌ی نخست میلیون‌ها ایرانی بود و فتنه‌انگیزان هم بعد از ماه‌ها تردیدافکنی، وارد فاز مبارزه با مقدسات و انقلاب و آرمان‌هایش شدند. ۳) رهبرانِ‌بی‌مایه؛ مهمترین عامل فراگیریِ و به سرانجام رسیدنِ یک فتنه، داشتن «رهبرِ شجاعِ و خردمند» است؛ درحالی‌که در این فتنه، رهبر یا رهبرانش، نه «شجاعتِ هزینه دادن» داشتند و نه «خردِ مدیریت کردن»! «خودْرهبرْپنداریِ افراطی» هم که در بسیاری از «مجازی‌نشین‌ها» دیده می شد، باعثِ بساطتِ بیشتر این فتنه شده‌بود. اما در فتنه‌ی ۸۸، «انقلابی‌هایِ پشیمان» و «یارانِ‌بی‌وفای‌امام» و «فضلای حوزه و دانشگاه»، با لشکری از هنرمندان و ورزشکاران، به صورتی کاملاً هماهنگ با رهبری‌های خود، افکار و رفتارِ بخش وسیعی از مردم را غبارآلود کردند! ۴) سربازانِ‌مجازی؛ «قیامِ هشتگی» با «سربازانِ مجازی»، بسان «هیولای بادکنکی» است که با سرِسوزنی از بین می رود! «رهبرانِ‌استوری‌بازْ» حتی حاضر به گره زدن این بادکنک در کفِ میدان هم نشدند! بر این ماجرا بیافزایید، سنّ کم تعداد قابل‌توجهی از «سربازانِ‌میدان» را که لاجرم هیجان نوجوانی‌شان، بر خرد جمعی‌شان به کرّات می چربید! ۵) دولتِ‌مستقر؛ «صداقتِ و شفافیت با مردم» و «خدمتِ‌بی‌منت به آنان»، باعث بالارفتن امیدشان به آینده و عدم‌همراهی‌شان با فتنه‌انگیزان، شده‌است. از طرف دیگر «قاطعیتِ با خرابکاران و اغتشاشگران» باعث شده این دولت تاحدود زیادی به «دولتِ‌مردم» نزدیک شود و مواضعش با دیده‌ی تردید نگریسته نشود. ۶) سربازانِ‌گاهواره؛ شکی نیست که روشنگری‌های «سربازان و سردارانِ‌جوان» در عالم‌مجاز و میدان، بخش وسیعی از غبارها را شست و «عقب‌افتادگیِِ‌مزمنِ» عده‌ای از مدیران را جبران‌نمود. «سربازانِ‌گاهواره»ی «امام‌خامنه‌ای» اینک به «سردارانِ‌کارکشته»ای تبدیل‌شده‌اند که نوید روزهای نوی را می‌دهند. ۷) خمینیِ‌دوم؛ روح‌ملکوتی‌امام، قرین رحمت الهی باد که در قضایایی همچون ۸ سال دفاع‌مقدس، با آرامشی مثال‌زدنی که «محصولِ‌اخبارِ‌نهانی» بود، به هدایت‌امت پرداختند؛ تردیدی‌نیست که «خمینیِ‌دوم» نیز بسان «خمینیِ‌اول»، «عاقبتِ‌خوشِ این انقلاب» را نه با «تحلیل»، که با «اخبارِ یقینی» می‌بینند و می‌دانند که این بادها چیزی نیست که «کوهِ‌استوارِ‌انقلاب» را از جایش حرکت دهد. یقیناً سرانجام کار، از آنِ انقلاب و انقلابیان است؛ «وَلَو کَرِهَ الکافِرون.»