[• 👳🏻•] ☺️👇🏻: 🌼 پرسش: سلام ببخشيد من يه جا خوندم که هرچي اتفاق تو زندگي براتون ميفته اتفاق نيستن و خواست خداست و بايد بگردي ببينم خدا چي ازت ميخواد که اين اتفاقا براتون ميفته دوباره يه جاي ديگه خوندم هرچيزي تو زندگي اتفاق ميفته يا خواست خدا بوده يا اراده ي ما وواقعاسخته که بفهمي کدومشو خدا خواسته کدومشو تو ممکنه اتفاقاي بدي که بيفته بگيم تقصير خودمان بوده و بعدا ميفهميم که کار خدا بوده و توش يه ي بوده برامون مثلا يکي که تصادف ميکنه ميميره يکي ميگه تقديرش بوده يکي ميگه خودش بي عقلي کرده مثلا تند رفته يا مست بوده تصادف کرده راستش من گيج شدم که ايا خواست خداست يا خواست خودمان اين اتفاقا. # پاسخ‌به‌اعضا👇🏻: خداوند براي هر چيزي علت ها و اسبابي قرار داده که هستي و مشخصات آن چیز، بستگي به آن‌ها دارد. اين طور نيست که هر چه در جهان پديد مي آيد، بدون رابطه با قبل و بعد و صرفاً اتفاقي و بي حساب باشد. همان گونه که در بارش برف و باران و. . . عواملي دخالت دارد. هرگز کاري بي علل و اسباب انجام نمي پذيرد، همچنين کارهاي بشر از روي تصادف و اتفاق از او سر نمي زند، بلکه نخست فکر چيزي را مي کند. پس از آن که فايدة واقعي يا خیالي آن را پذيرفت، ‌به انجام آن مي کوشد. پس انجام هر حادثه اي در جهان علت و سببي دارد و اين نظامي است تخلف ناپذير و خداوند چنين مقرّر کرده است. اين که از يک طرف مسئله تقدير الهي مطرح است و از طرف ديگر اختيار انسان، به اين معنا است که خداوند مقرّر کرده که انسان با اختيار و ارادة خود، يکي از راه ها را انتخاب کند. راهي که انسان با ارادة خود انتخاب کرده، همان است که مقدّر است. خداوند به قضا و قدر مقرّر کرده که انسان با اختيار خود، آن راهي که او را به خواسته اش مي رساند، انتخاب کند. پس تقدير خداوندي اين است که بشر کارهای خود را از روي اختيار انجام دهد، نه اين که تقدير، او را به انجام يک طرف مجبور سازد. انسان به هر سو که رو آورد، همان قضا و قدر او است که با دست خود، آن را انتخاب مي‌کند. انسان فقط يک نوع سرنوشت ندارد، بلکه سرنوشت‌هاي گوناگوني در پيش رو دارد که ممکن است هر کدام از آن‌ها جانشين ديگري گردد، مثلاً اگر کسي با احتیاط رانندگی کند و از حوادث نجات پيدا کند، به موجب سرنوشت و قضا و قدر است. نيز اگر احتیاط نکند و حادثه ای ببیند و يا بميرد، آن نيز به موجب سرنوشت و قضا و قدر است. چون هر کدام از دو طرف را با اختیار خود انجام داده که آن اختیار را نیز خداوند به او داده است. اما بايد توجه به اين مطلب داشته باشيم که: اين که مي‌گوييم بشر اختيار دارد و مي‌تواند در سرنوشتش نقش داشته باشد، بدين معنا نيست که همه چيز در اختيار بشر قرار دارد. بسياري از امور و مقدرات است که تحت اختيار آدمي نيست. پس بايد در اين اموري که در حيطه اختيارات ما نيست و فقط اراده الهي ايجاد کننده آن است، راضي باشيم به آن چيزي که خداوند حکيم طبق مصلحت بندگانش انجام داده؛ هر چند که آن چيز ظاهراً به نفع ما نباشد. بنابراين ممکن است ما به چيزي علاقه داشته باشيم و براي رسيدن به آن تلاش هم بکنيم، اما چون مصلحت الهي در آن نيست، مقدرات ديگري براي ما رقم بخورد و ما به خواسته خود نرسيم. بنابراين بايد تا آنجائي که براي ما امکان پذير است، در راستاي اصلاح مشکلات و بدیهائي که توسط خود يا ديگران در زندگي ما ايجاد شده است و همچنين براي رسيدن به خواسته ها و آرزوهاي خود تلاش کنيم و تمام توان خود را به کار گيريم، سپس به اموري که به اراده ما نبوده و نيست، رضايت دهيم و از خود خداوند عوض شدن شرايط و مقدرات را درخواست کنيم. 👇🏻: @khademr_S_mir . . ⛔️ 🍃 هیچ شبهـه‌اےبے پاسخ نمونده😉👇 [•📖•] @Heiyat_Majazi