وقتی کریستف کلمب از سفر معروف
و پر ماجرایش برگشت ملکه اسپانیا
به افتخارش مهمانی مفصلی ترتیب داد
درباریان که سر میز ناهار حاضر بودند
با تمسخر گفتند:
کاری که تو کردهای هیچ کار مهمی نیست
ما نیز همه میدانستیم که زمین گرد است
و از هر سوئی بروی و به رفتن ادامه دهی
از آن سوی دیگرش برمیگردی!
ملکه اسپانیا پاسخ را از کریستف خواست
کریستف تخم مرغی را از سر میز برداشت
و به شخص کناری خود داد و گفت:
این را بر قاعده بنشان
او نتوانست
تخم مرغ دست به دست مجلس را دور زد
و از راست ایستادن و بر قاعده نشستن اِبا کرد
گفتند: تو خودت اگر میتوانی این کار را بکن
کریستف ته تخممرغ را بر سطح میز کوبید
ته آن شکست و تخم مرغ به حالت ایستاده
ایستاد
همگی زدند زیر خنده
که ما هم این را میدانستیم
گفت: آری شاید میدانستید اما انجام ندادید
من میدانستم و عمل کردم
انجام دادن چیزی که میدانیم
احتیاج به شهامتی دارد که
هر کسی توان انجامش را ندارد
#حکایتهای_شنیدنی
•✾📚
@Hekayat_shenidani 📚✾•