◼️ یا رسول‌الله ! ‬ فلانی و فلانی مرا کشتند... ◼️ دمی که تیر سه شعبه مسموم به قلب شریفش می نشیند... سیدالشهدا علیه السلام تنهای تنها مشغول قتال بودند، فوقف ساعةً يستريح و قد ضعف عن القتال، فبينا هو واقف إذ أتاه حَجَرٌ، فوقع على جبهته، فسالت الدّماء من جبهته ▪️اندکی توقف کردند تا استراحتی کرده باشند در حالی که از قتال،ضعیف شده بود که ناگهان سنگی به طرف حضرت پرتاب شد که بر روی پیشانی مبارکش نشست و خون از آن جاری شد فأخذ الثّوب ليسمح عن جبهته فأتاه سهم محدّد مسموم له ثلاث شعب، فوقع في قلبه؛ فقال الحسين عليه السّلام: بسم اللّه و باللّه و على ملّة رسول اللّه ▪️پس امام علیه السلام با لباس، خون ها را از روی پیشانی پاک می کردند که ناگهان تیر سه شعبه مسمومی بر قلب شریف حضرت نشست. پس امام علیه السلام فرمود: بسم اللّه و باللّه و على ملّة رسول اللّه و رفع رأسه إلى السّماء، و قال: إلهي! إنّك تعلم أنّهم يقتلون رجلا ليس على وجه الأرض ابن نبيّ غيره ▪️و سر را به طرف آسمان بالا برد و فرمود:خدای من! تو میدانی که اینان مردی را دارند می کشند که غیر از او دیگر پسر پیغمبری برروی زمین نیست. ثمّ أخذ السّهم، و أخرجه من وراء ظهره، فانبعث الدّم كالميزاب.فوضع يده على الجرح، فلمّا امتلأت دما رمى بها إلى السّماء، فما رجع من ذلك قطرة ، و ما عرفت الحمرة في السّماء حتّى رمى الحسين بدمه إلى السّماء ▪️سپس تیر را گرفتند و از پشت سر آن را خارج کردند و خون مثل ناودان سرازیر شد. پس دست مبارک را روی زخم گذاشته و وقتی که از خون پر شد به طرف آسمان پرتاب کردند و از آن خون قطره ای دیگر به زمین برنگشت و هیچ گاه در آسمان سرخی ای دیده نشده بود تا اینکه سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام خون مبارکشان را به آسمان پرتاب کردند ثمّ وضع يده على الجرح ثانيا، فلمّا امتلأت لطخ بها رأسه و لحيته و قال: هكذا و اللّه أكون حتّى ألقى جدّي محمّدا، و أنا مخضوب بدمي، و أقول: يا رسول اللّه! قتلني فلان و فلان ▪️سپس برای بار دوم دست خود را پر از خون کردند و با آن سر و محاسن شریف خود را خضاب کردند و فرمودند : به خدا قسم همین‌گونه خواهم بود تا جدم رسول خدا صلی الله علیه و اله را ملاقات کنم در حالیکه به خون خود خضاب کرده ام و می‌گویم : ای رسول خدا! به درستی که فلانی و فلانی(عمر و ابوبکر) مرا کشتند. 📚مقتل الحسين خوارزمی ، ج۲/ص ۳۴ ___________ ⬅️نکته اول :تعبیر "فلان و فلان" در روایات ما بسیار آمده که مراد، خلیفه اول و دوم می باشد ولی به جهت تقیّه، حضرات معصومین علیهم السلام بیان نفرمودند. ⬅️نکته دوم:اینکه حضرت می‌فرمایند:خلیفه اول و دوم مرا کشتنه اند در واقع ریشه و اساس واقع عاشورا را بیان فرمودند چراکه اگر این دو نفر حق امیرالمؤمنین علیه السلام را غصب نکرده و حکومت جور را بنا نمی‌کردند، هیچگاه نوبت به واقعه عاشورا نمی‌رسید.