✍️ سوء تفاهم «غیرعلم انگاری اقتصاد اسلامی» در تقریر نگاه شهید صدر 🔰 پیرامون علم بودن یا نبودن اقتصاد اسلامی از منظر شهید صدر بحثهای زیادی شده است. برخی نگاه شهید صدر را اینطور تقریر میکنند که «اقتصاد اسلامی علم نیست، صرفا یک مکتب فکری است. مکتب فکری ای که فقط در حد بایدها و نبایدهای کلی حرف دارد و بیش از آن سایر گزاره های اقتصادی در حیطه دین قرار نمی گیرد، بلکه تنها اقتصاد سرمایه‌داری یک علم تحلیلی و تفسیری از روابط پیچیده انسانی در رفتار اقتصادی انسان است». این در حالی است که مراجعه به کتب شهید صدر به وضوح نشان می دهد برداشت ناقص و غلطی از مباحث ایشان شکل گرفته و در محافل شبه علمی در حال رواج است. 🔰از منظر شهید صدر، علم، تفسیری از واقع موجود است. ایشان معتقد است اقتصاد مارکسی علم است. زیرا باور مارکس آن است که قوانین طبیعت بر تاریخ مسلط است و در آن تصرف می کند و علم اقتصاد نهایتاً منعکس کننده این جبر تاریخی بر ادوار بشریت است. از آنجایی که علم اقتصاد تفسیری از واقع جبری حاکم بر طبیعت است، می توان آن را علم نامید. اما اقتصاد اسلامی مفسر واقع موجود نیست، بلکه اساس آن عملیات تغییر واقع و حرکت از شرایط موجود به سمت وضعیت مطلوب است: «هو ثورة لقلب الواقع الفاسد وتحويله إلى واقع سليم، و ليس تفسيراً موضوعياً للواقع». ماهیت اقتصاد اسلامی، کشف صورت مطلوب کامل حیات اقتصادی موافق با شریعت اسلامی است. از این رو اقتصاد اسلامی علم نیست. همانطورکه به تصریح شهیدصدر اقتصاد سرمایه‌داری نیز علم نیست: «فالاقتصاد الإسلامي من هذه الناحيه يشبه الاقتصاد الرأسمالي المذهبي، في كونه عملية تغيير الواقع لا عملية تفسير له». ایشان معتقد است اقتصاد سرمایه داری نیز بر اساس ارزش های لیبرال دموکراسی، قوانین را بر محور تغییر شرایط موجود به سمت آرمان شهر خود جهت‌دهی کرده و در گام دوم، شرایط واقع شده در ضمن آن خطوط کلی را در قالب علم اقتصاد تفسیر و بازخوانی کرده است. البته ناگفته نماند در عصر شهید صدر، حضور و دخالت هنجارها و ارزشها در اقتصاد سرمایه‌داری ظهور بیشتری داشت و حتی علم اقتصاد را تحت عنوان اقتصاد سیاسی نام می بردند. اما به مرور زمان جنبه هنجاری اقتصاد به محاق رفت و خود را در قالب علم اقتصاد محض پنهان نمود. 🔰 شهیدصدر معتقد است چنانچه جامعه اسلامی بر اساس نهادسازی دینی و قوانین لازم شکل بگیرد و ساختارهای اسلامی بر جامعه حاکم گردد، در این صورت علم اقتصاد اسلامی با تفسیر و توصیف روابط و رفتارهای حاکم بر آن می تواند شکل بگیرد؛ یعنی در مرحله اول می بایست چارچوب های کلی مذهب اقتصادی در قالب یک نظام مدون تاسیس گردد و سپس در مرحله دوم، روابط تحلیلی بین عناصر نظام اقتصادی محقق شده، در قالب علم اسلامی تولید شود. در حقیقت علم اقتصاد اسلامی حاصل تحلیل روابط حاکم بر ساختارهای اقتصادی و توصیف شرایط شکل گرفته بر اساس ارزش های اسلامی است. از این رو از منظر ایشان طراحی و پیاده سازی نظام اقتصادی اسلام رتبتاً مقدم بر تولید علم اقتصاد اسلامی خواهد بود. «فعلم الاقتصاد الإسلامي لا يمكن أن يولد ولادة حقيقية إلا إذا جسد هذا الاقتصاد في كيان المجتمع، بجذوره ومعالمه وتفاصيله، و درست الأحداث و التجارب الاقتصادية التي يمر بها دراسة منظمة.» عباس یعقوب زاده --------------------------------------------------------- گروه حکمرانی و اقتصاد مرکز راهبری برهان 🆔 https://eitaa.com/HokmraniEghtesad_borhan