اختراعاتی که داشتم . . یادمه تو نوجوانی به محض اینکه میخواستم یه اختراعی بکنم سریعا مادرم هزینه‌شو میدادن منم میخریدم تخته سه لا چکش لهیم و هویه و... گاهی از صبح تا شب میخوستم اون کوله پشتی پرنده‌ای که تو کارتون و برنامه‌کودک دیده بودم رو بسازم و... . خلاصه اکثر اوقات تو ذهنم پر از ایده بود و خانواده و مخصوصا مادرم اونارو به رسمیت میشمردن. . تا اینکه ... . ادامه دارد... . 👈ارسال نظر ناشناس👉 . درمسیرحق توقف ممنوعه🚫 دست مولا بر سرتون✋🤲 . به ما بپیوندید و به مربیان و مسئولین معرفی کنید👇 @Honarmjd