🔰 شعری از ابراهیم حسنلو هنرمند بسیجی زنجانی بهمناسبت شهادت رئیسجمهور
جان غریب او که فقط بغض بود و درد
میخواست چاره باشد و مشکل گشا شود
جان عزیز او که فقط عشق بود و شوق
درقصهی جهان قدمی روشنا شود
عمری به شوق خدمت مردم به سردوید
طعنی به جان عاشق او کارگر نشد
لبخند و شوق و عشق و امید و تلاش بود
شاید امیرقافلهی دردها شود
زخمی بزرگ باشی اگر؛ عشق میشوی
وقتی که عشق باشی بسیار میشوی
وقتی که زخمهای مکرر به او رسید
تقدیر شد که دست بزرگ خدا شود
دردت بزرگتر که شود کوه میشوی
جانت شرارههای غریبانه میشود
جانت همیشه شادی اندوه میشود
آنگونهای که جام حقیقتنما شود
هر چند زخمها را هم نادیده میگرفت
هر چند زخمهای پیاپی به او رسید
با جان و دل دوید و به شهر شدن رسید
تا مرهمی برای دل و درد ما شود
عمری که صرف عزت و شوق و تلاش بود
جانش چراغ راه رسیدن به عشق بود
از حد و مرز قصهی یک تن بزرگ بود
باشد به آستان سعادت ادا شود
تمثیل یک جهاد و تلاش بزرگ چیست؟
تصویر جاودانهای از عشق دیده شد
دیدیم که حقیقت خدمت فقط خداست
انسان چگونه باید در او فنا شود
دیدیم روح خدمت او عین عاشقی است
دیدیم مزد خدمت او از خدا رسید
خدمت به خلق عزت و اقبال هر کسی است
باید بشر به سعی خودش کیمیا شود
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
🆔 https://eitaa.com/Honarmandan_Zanjan_ir
🆔 https://rubika.ir/Honarmandan_Zanjan_ir
┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
#هنرمند_متعهد
#بسیج_هنرمندان_زنجان