✍ شعری از محمدرضا صادقی‌شیدا برای مظلومیت مردمان رفح دگر نمانده توانی به جسم و جان رفح کسی نمی‌شنود آه و الامان رفح کجاست غیرت اعراب و حاکمان جهان که زیر آتش و دود است کودکان رفح کجاست عزت و مردانگی در این دوران که گشته غارت و کشتار ارمغان رفح سیاه پوش شده آسمان از این ماتم ز بسکه گشته سیه پوش مردمان رفح ز خون پاک شهیدان در کفن خفته شکوفه میزند از خاک جاودان رفح دم از حقوق نزن سازمان ضد بشر که حرفتان شده همواره بر زیان رفح بنای ظلم نماند یقین که پا برجا نظر کند اگر آن حیّ مهربان رفح بسان مرغ ابابیل بر تو خواهد تاخت به روز وعده حق فوج قهرمان رفح ز درد شکوه کند بلبلان شیدایت ز جور و ظلم عدو گشته نوحه‌خوان رفح ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 🆔 https://eitaa.com/Honarmandan_Zanjan_ir 🆔 https://rubika.ir/Honarmandan_Zanjan_ir ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄