🔴 ناگفته های شنیدنی از ♦️حجت الاسلام شیرازی نماینده سابق ولی فقیه در سپاه قدس: ♦️ جلسه‌ای بود، جلسه شورا که دقیقا یادم نیست سال چند بود. ۹۶ یا ۹۷ بود. یکی از معاونت‌ های نیروی قدس در جلسه این خبر را بیان کرد که در وزارت امور خارجه، جلسه‌ای بوده که در آن یکی از آقایان به رهبر معظم انقلاب اهانت کرده است. حاج قاسم گفت تو چکار کردی؟ گفت من دیدم که اگر بخواهم موضع بگیرم ممکن است سر و صدا شود، بنابراین سکوت کردم. حاجی با عصبانیت گفت: من اگر به جای تو بودم، لیوان را برمی‌داشتم، پرت می‌کردم در صورت آن فرد که صورتش خورد شود. تو نشستی نگاه کردی؟! به آقا اهانت کرده و تو سکوت کردی؟! در جایی که ولایت مطرح بود، حاج قاسم با تمام وجود وارد می‌شد. ♦️ آخرین باری که با هم رفتیم قم برای دیدن مراجعی چون آیت الله مکارم، آیت الله نوری همدانی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله سبحانی و... آن روز شش نفر از مراجع را زیارت کردیم. اول به من گفت که هرچه من می‌گویم، یادداشت کن. من تمام مطالب را یادداشت کردم و نگه داشتم. خدمت تک‌تک مراجع که می‌رفتیم، می‌گفت اگر می‌خواهید اسلام بماند، باید جمهوری اسلامی بماند. اگر می‌خواهید جمهوری اسلامی بماند، باید ولایت فقیه بماند. اگر می‌خواهید ولایت فقیه بماند، تمامی شما باید بیایید پشت سر رهبر انقلاب و از ایشان حمایت کنید. ♦️ شما می‌دانید که معمولا کسی پیش مراجع این طور صریح حرف نمی‌زند. حاج قاسم برای خودش یک تکلیف می‌دانست که بیاید ولایت را تقویت کند برای بقای اسلام. چون او با علمای جهان اسلام ارتباط دارد. با علمای یمن، با علمای بحرین، با علمای عراق، افغانستان، پاکستان، سوریه، لبنان. با خیلی از کشورها مراوده دارد. با علمای این کشورها جلسه دارد. وضعیت جهان اسلام را می‌بیند. رهبری مقام معظم رهبری را هم می‌بیند. ♦️ حاج قاسم میگفت: والله من همه علمای جهان اسلام را می‌شناسم. با تک‌تک علمای جهان اسلام جلسه داشتم، آن‌ها را دیدم، با آن‌ها حرف زدم، هیچ کس را مثل رهبر انقلاب نمی‌دانم. ♦️ یک بار از ایشان سؤال کردم. من می‌دانم؛ اما می‌خواهم جواب کسانی را بدهم و از زبان شما بگویم، می‌خواهم نگاه شما را به حضرت آقا و آقای هاشمی بدانم. گفت: فاصله آقا تا آقای هاشمی زمین تا آسمان است. من از آقا چیزی دیدم که نمی‌توانم از آقا جدا شوم. این عشق به ولایت است. ♦️حاج قاسم نه متعلق به جناح چپ بود، نه متعلق به جناح راست بود. نه اعتقادی به این حزب، آن حزب، این گروه و آن گروه داشت؛ اما حاج قاسم خط داشت. حاج قاسم، فکرش مرز داشت. مرز حاج قاسم ولایت فقیه بود. اگر ولی فقیه حکمی را صادر می‌کرد، تدبیری بیان می‌کرد و دستوری می‌داد، امکان نداشت که حاج قاسم این دستور را اجرایی نکند. هر دستوری و با هر قیمتی ♦️این روزها این نکته را مخصوصا کسانی که خیلی نسبت به حجاب محکم نیستند، مطرح می‌کنند. می‌گویند حاج قاسم گفته که آن دختر کم حجاب و بی‌حجاب هم دختر ماست. بله. حاج قاسم فرموده دختر ماست؛ اما تبیین موضوع این است: حاج قاسم می‌گوید اگر دختر ما اشتباه برود، چه می‌کنیم؟ وارد میدان می‌شویم و او را از مسیری که می‌رود، با صبر و حوصله و متانت برمی‌گردانیم در این مسیر؛ همان محبتی را که به دختر خودم دارم، به دختر دیگران هم دارم. همه را دختر خودم می‌دانم و باید دستشان را بگیرم و همه را بیاورم در مسیر اسلام و ولایت. ♦️ اگر دختر حاج قاسم صحبت می‌کرد و در حال صحبت حواسش نبود و چادرش مقداری کنار می‌رفت، حاج قاسم به او تذکر می‌داد. حاج قاسم یک انسان غیرتی بود. اینکه می‌بینید در سوریه و عراق نمی‌تواند ببیند یک زن مسلمان زیر دست داعش آسیب ببیند، با تمام توان حرکت می‌کند. همه توانش را می‌گذارد تا زنان نُبل و الزهرا را نجات دهد، از روی غیرت اوست. پس کسی که با تمام وجود غیرتمند است، هرگز کم حجابی را تبلیغ نمی‌کند، این موضوع باید درست تبیین شود. ♦️قطعا اگر امروز حاج قاسم بود در مقابل این بی‌حجابی‌هایی که می‌خواهند راه بیندازند و مباحثی که امروز پر رنگ کردند که زن ایرانی را از مسیر اسلام و انقلاب جدا کنند، می‌ایستاد. صف حاج قاسم مشخص است. حاج قاسم در صف اسلام بود. حاج قاسم در صف انقلاب و ولایت بود. ♦️یک بار داشتیم با هم از کرمان می‌آمدیم. خانواده ایشان بود. خانواده من هم بود. می‌خواستیم از پله هواپیما بالا برویم. گفت اول خانم‌ها بروند. شما پشت سر خانم‌ها برو تا وقتی از پله بالا می‌رود، اندامش را نامحرم نبیند. این قدر حساس بود. حاج قاسم یک انسان غیرتی بود. اینکه می‌بینید در سوریه و عراق نمی‌تواند ببیند یک زن مسلمان زیر دست داعش آسیب ببیند، با تمام توان حرکت می‌کند. همه توانش را می‌گذارد تا زنان نُبل و الزهرا را نجات دهد، از روی غیرت اوست. 🇮🇷🇮🇷