🔰هندسه‌ی جدیدی از وظایف جامعه زنان در عصر غیبت 🔸اگر مولفه اصلی در شخصیت زن، به «عطوفت و رحمت» و محور اساسی در شخصیت مرد، به «استحکام و قدرت» شناخته شود، خانواده نیز به نهادی تعریف خواهد شد که این دو خصوصیت را به یک «ترکیب متعادل» برساند. یعنی ازدواج نه فقط کشش بین دو جنس مخالف، بلکه ترکیب دو خصوصیت روحی متفاوت برای دستیابی به یک برآیند تعادلی است: آرام‌گرفتنِ «قدرت» در دامن «مهربانی» و پناه‌بردن «عاطفه» به آغوش «اقتدار». 🔹طبعاً این ترکیب به خانواده منحصر نمی‌شود و در جامعه نیز ظهور و بروز پیدا می‌کند. در این صورت است که جامعه زنان در منصب مهمّی به نام «مدیریت عواطف اجتماعی» قرار می‌گیرند تا در کنار فعالیت جامعه مردان در جهت «مدیریت قدرت و إعمال اقتدار در جامعه»، یکدیگر را بهینه و اصلاح کنند و به جامعه، وضعیتی متوازن و متعادل ببخشند. 🔸بر این اساس، برخلاف الگوی «زن شرقی» هم گامی ابتدایی اما اساسی برای تعریف نقش اجتماعی زنان برداشته شده و هم برخلاف الگوی «زن غربی»، این نقش از تحصیل و اشتغالِ مشابه با مردان فاصله گرفته و مختص و مخصوص به زنانگی است. 🔹به نظر می‌رسد تحلیل دقیق از رفتار محارمِ انبیاء و اوصیاء الهی نیز، تصویر فوق را تأیید می‌کند. یعنی محور فعالیت این مخدّرات، هماهنگ‌سازی عواطف اجتماعی با مأموریت اولیاء الهی مبنی بر «دفاع از پرستش خدای متعال در درگیری با پرستش طواغیت» بوده است. کما این‌که جامعه زنان در دوران انقلاب و دفاع مقدس، تجاربی از این سنخ را رقم زده که هنوز تئوریزه نشده است. 🔸با این توضیحات می‌توان گمانه جدیدی پیرامون روایات معدودی که درباره زنان مهدی‌یاور نقل شده ـ و تعداد آنها از 13 نفر تا 50 نفر ذکر شده ـ مطرح کرد: از آنجا که متعادل‌ترین حالت جوامع و خانواده‌ها و انسان‌ها در دوران ظهور حضرت ولی‌عصر (عج) رقم می‌خورد، قهراً مدیریت زنان پیشرو و پرهیزکاری ضرورت پیدا می‌کند که تنظیم و توازن‌بخشی به روابط بین «قدرت و عاطفه» را موضوع تمرکز خود قرار دهند و بر محور «پرستش خدای متعال از طریق اراده امام معصوم»، بیشترین امکان و مناسب‌ترین محیط را برای تعادل ایمانی، در اختیار بشریت بگذارند. 🔹البته روشن است که پرورش چنین عناصری، در خلأ یا به صورت ناگهانی و همزمان با ظهور رقم نمی‌خورد و از اینجاست که می‌توان هندسه‌ی جدیدی از وظایف برای جامعه زنان در عصر غیبت را تخمین زد: ایجاد یک ساختار اجتماعی که هم عواطف جامعه زنان را بر محور «توسعه دستگاه ایمان» هماهنگ کند و هم با تسرّی آن به «قدرت سیاسی و فرهنگی و اقتصادی»، در جایگاه مدیریت عواطف اجتماعی قرار گیرد. این روند در تکامل خود می‌تواند به «دولتِ زنان» تبدیل شود که بر محور «دفاع از پرستش اجتماعی خدای متعال در برابر دستگاه کفر»، با «دولتِ مردان» به یک ترکیب هماهنگ منتهی می‌شود تا از این طریق، آمادگی واقعی برای ظهور را بدست بیاورد. 🔸چرا که دوران ظهور، دوران بهره‌مندی بشریت از مدیریت معصوم (ع) و دستیابی به بالاترین تعادل‌های ایمانی در مقیاس جهانی است که ظرفیت پذیرش این مسأله و مشارکت در آن، جز با تمرین و تجربه‌ی پیچیدگی‌های «تعادل‌بخشی به خصوصیات روحی» در مقیاس اجتماعی ممکن نخواهد بود. ✍️ حجت‌الاسلام محمدصادق حیدری (عضو هیئت علمی حسینیه اندیشه) ✅ https://eitaa.com/HossiniehAndisheh