👓 سال ۹۸ سر یه قضیه ای ، یکی از من پول خواست .. تیکه تیکه بهش کمک میکردم که همینا شد حدود ۱تومن؛ بعدش بیشتر خواست و منم دیدم که بدجور نیاز داره مجبور شدم خودمم قرض کنم و بهش ۸تومن دادم! متاسفانه بخاطر اعتماد هم نگرفتم! 🔹 متاسفانه یه روز همه چیزو انکار کرد و گفت اصلا من به تو بدهکار نیستم! 🔹 برای اینکه اون ۸تومنو به صاحبش بدم به هر دری زدم. خواستم نیمه وقت کار کنم تا این ۸ میلیون رو بدم ولی نمیدونم چرا اصلا جور نمیشد .. خیلی برام عجیب بود! 🔹 تا اینکه یه روز خییییلی ناامید شدم و حالم اصلا خوب نبود ... امدم با امام زمان خلوت کردم و کمک خواستم. 🔹 چندوقت بعد یکی از رفقای طلبه ام رو دیدم بهم گفت یه جایی هست که وام ۵ میلیونی میده بدون سود و ضامن خاص؛ خیلی راحت بهم دادن بعد مونده بودم با این پول چی کار کنم آخه ۳ تومن کم داشتم. ❗️ یه روز یکی به من گفت برو تو فلان کار تا بتونی بدهکاری‌ت رو بدی. خلاصه من به یکی از آشناهامون که توی محله‌مون بود دیدم‌همین کارو میخواد کنه ولی پول نداره، پولمو دادم به اون، پول از من کار از اون! بعد از یه مدت کل این ۸ میلیون رو به اون بندگان خدا پس دادم و قضیه به خیر و خوشی تموم شد ❗️ فقط از یه چیزی خیلی پشیمونم و واقعا شرمنده شدم. از اینکه چرا از همون اول سراغ خدا و امام زمان نرفتم. از اون موقع تصمیم گرفتم که دیگه نگران رزق و روزی نباشم و فقط به وظیفه‌ام عمل کنم که چیزی جز درس خوندن و کارهای طلبگی نیست 💬 علی عسگری @HozeTwit