روشنفکران جرئتش را دارند؟
🔹حزب توده، از دیگر عبرتهای تاریخ معاصر است. آن قدر جذاب که خیلیها مانند جلال آلاحمد را مجذوب خود کرده بود. بازار روشنفكري خلقي و «تودهبازي» داغ بود. آنها كه خيلي روشنفكرند و سر پرشوري داشتند، به این حزب پيوسته بودند؛ و یکی از آنها، آلاحمد جوان بود:
💢«روزگاري بود و حزب تودهاي و حرف و سخني داشت و انقلابي مينمود و ضد استعمار حرف ميزد و مدافع كارگران و دهقانان بود و دعواهايي ديگر و چه شوري انگيخته بود و ما جوان بوديم و عضو آن حزب بوديم و نميدانستيم سر نخ دست كيست و جوانيمان را ميفرسوديم و تجربه مياندوختيم.
💢براي خود من اما روزي شروع شد كه مأمور انتظامات يكي از تظاهرات حزبي بودم كه به نفع مأموريت كافتارادزه براي گرفتن نفت شمال راه انداخته بوديم. از در حزب (خيابان فردوسي) تا چهارراه مخبرالدوله با بازوبند انتظامات چه فخرها كه به خلق نفروختم، اما اول شاهآباد چشمم افتاد به كاميونهاي روسي پر از سرباز كه ناظر و حامي تظاهر ما كنار خيابان صف كشيده بودند كه يكمرتبه جا خوردم و چنان خجالت كشيدم كه تپيدم توي كوچه سيد هاشم و بازوبند را سوت كردم». (در خدمت و خيانت روشنفكران، جلد2، صفحه 175)
🔹آلاحمد پرسشی مهم را پيش كشيده که میتوان امروز هم از همه مدعیان آوانگاردیسم و مخالفخوانها با جمهوری اسلامی پرسید: «مولوي در بحبوحه حمله مغول، فرهنگ ملت را حفظ كرد. آيا روشنفكر امروز جرئت و لياقت اين را دارد كه بنشيند و در مقابل هجوم غرب كه قدم اول غارتش، بيارزش ساختن همه ملاكهاي ارزش سنتي است، چيزي را حفظ كند يا چيزي به جاي آن بگذارد؟».
🔹آیا هدف، فقط ویرانگری است یا صیانت از مصالح ملی هم برایشان اهمیت دارد؟ اگر به این دومی باور داشته باشند که نباید جمهوری اسلامی را به عنوان دژ صیانت از کشور تخریب کنند. برخی مخالفخوانیها (چه با ژست اصلاحطلبی و آزادیخواهی و چه با ادعای عدالتخواهی) دقیقا در مسیر ویرانیطلبی کورکورانه است؛ مانند کاری که مهرههای انتحاری در منطقه مرتکب شدند و سودش را آمریکا و انگلیس و اسرائیل بردند.
@IMANI_mohammad