اسرائیلیات مذاکره و تحریم -۲ 🔹با در نظر گرفتن همه این واقعیت‌ها، می‌توان فهمید که چرا شیمون پرز و نتانیاهو در بحبوحه فتنه سال 88، گفتند جنبش سبز، سرمایه بزرگ اسرائیل است. همچنین این معما حل می‌شود که چرا از دولت بوش تا دولت‌های اوباما و ترامپ، همگی با ادبیات مختلف گفتند از رفورم و رفورمیست‌ها (مدعیان اصلاح‌طلبی) در ایران حمایت می‌کنند؟ از یاد نبرده‌ایم که ارگان حزب اتحاد ملت خواستار مذاکره «برده‌وار» و «برّه‌وار» با ترامپ، درست مثل رئیس‌جمهور صربستان شد! ♦️دشمن وقتی همه حربه‌هایش کُند شده، چرا نباید به تحریف‌کنندگان و تضعیف‌کنندگان قدرت ملی در داخل ایران، به چشم تنها سلاح جنگی موثر بنگرد؟ وقتی سران یک جریان آلوده بتوانند وسط آشوب نیابتی، گرای «تحریم‌های فلج‌کننده» را به دولت آمریکا بدهند و سپس همان دولت خبیث را دوست جا بزنند، چرا آمریکا نباید آنها را پیاده‌نظام خود به شمار آورد؟! 🔹آنچه نگرانی و تاسف را مضاعف می‌سازد، این است که گویا عبرت کافی از خدعه و خیانت‌های دولت اوباما گرفته نشده و این بار لزوم اعتماد به دولت بایدن از سوی برخی مدیران و محافل همسو ترویج می‌شود. این در حالی است که مطبوعات آمریکا و اسرائیل به هنگام معرفی آنتونی بلینکن برای تصدی وزارت خارجه نوشتند «بلینکن، هدیه ویژه بایدن به اسرائیل است». ♦️از نگاه دشمن، چنین حربه و اهرمی را که بسیار موثر‌تر از اهرم فشار و تحریم است، باید به عنوان دارایی راهبردی، در قدرت حفظ کرد. از این منظر، انتخابات ایران برای آمریکا و اسرائیل (و برخی دولت‌های اروپایی) بسیار حیاتی است و باید تا می‌شود پیرامون آن صحنه‌آرایی کرد. باید به فشار‌ها ادامه داد تا مدیران بی‌کفایت در داخل ایران، مردم را با واژه‌های قحطی و گرسنگی بترسانند! و متعاقب این هراس‌افکنی (تروریسم روانی) ادعا کنند مشکلات اقتصادی، نه با حمایت از تولید و مدیریت درست بازار، بلکه با واگذاری پیاپی امتیازات به دشمن برطرف می‌شود! 🔹در مقابل این نقشه پیچیده و خیانت‌آلود که می‌خواهد کشور ما را ضعیف و مستاصل، فاقد گزینه اقدامات درونزا، گروگان و ناچار از تسلیم در مذاکره نشان دهد، قبل از همه، خود ملت ایران هستند. عبرت‌های مسیر هشت سال گذشته، جای بارها بازخوانی دارد. اینکه چگونه، هم 95 درصد برنامه هسته‌ای که در حال رسیدن به مقیاس‌های صنعتی (سودآوری‌های راهبردی) بود، تعطیل شد، و هم اقتصاد در رکود تورمی عمیق فرو رفت؟ ♦️چگونه به واسطه کانالیزه شدن برجامی، از دست‌کم 250 میلیارد دلار درآمد در طول هشت سال محروم شدیم، کسب و کار و ‌اشتغال و تولید زمینگیر شد، ضریب جینی (شکاف طبقاتی) تنزل‌یافته به رقم 36 درصد، به بالای 44 درصد برگشت، رکورد‌های تورم سه دهه قبل مجددا شکسته شد (چنانکه نرخ تورم فروردین، حدود 50 درصد اعلام شده) و به خیال گشایش اقتصادی از خارج، هشت سال فرصت برنامه‌ریزی برای رونق هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا از بین رفت تا کشور، از صدقه سر مدیریت «برجام و دیگر هیچ»، شاهد هشت رتبه پسرفت اقتصادی باشد! 🔹شما بگویید؛ چنین مدیریت ضدکارکردی که خروجی رفتارش، تضعیف ارکان اقتدار یک قدرت منطقه‌ای بزرگ است، چرا نباید نامزد نشان شده قدرت‌های زورگو باشد؟ با این اوصاف باید شاهد تله‌گذاری‌های مشترک تا انتخابات باشیم که جریان خسارت‌آفرین را به عنوان ناجی اقتصاد و مایه گشایش‌های (موقت) ‌گریم کند؛ بعد از آن هم که خر لنگ این جماعت از پل انتخابات گذشت، لابد می‌توان با او دوبله و سوبه حساب کرد. ♦️از نگاه عزت و منافع ملی، باید نقطه پایان بر این سیاست‌ورزی منحط گذاشت و شرط این ضرورت، بسیج گسترده ملی برای صیانت از «ایران قوی و مستقل» است. ضمنا باید در مقابل ضربات آمریکا و اسرائیل، ضربات راهبردی پشیمان‌کننده وارد کرد؛ چنانکه از مدافعان اقتدار کشور، این ضرورت راهبردی دریغ نکرده‌اند. @IMANI_mohammad