راه‌حل سوم برای بحران افغانستان -۱ 1- همسایگان به گردن هم حق دارند. اما افغانستان و ایران، فقط همسایه نیستند. افغانستان، قرن‌ها پاره تن ایران بوده، و فرهنگ و مردمش، با ما عجین بوده اند. دست استعمار انگلیس، میان ایران و افغانستان جدایی انداخت، چنانکه میان بسیاری از ملت‌های منطقه. در زمان فتحعلی شاه قاجار، تا قندهار و کابل، بخشی از تمامیت ارضی ایران بود. اما پس از شکست قاجاریه در جنگ با روس‌ها، انگلیسی‌ها به طمع افتادند و با دامن زدن به آشوب در هرات، توافق پاریس را به ناصرالدین‌شاه تحمیل کردند که موضوع آن، جدایی هرات بزرگ از خاک ایران بود. 2- افغانستان معاصر، بالغ بر چهل سال درگیر ‌اشغال و جنگ و ترور بوده است. ابتدا شوروی کمونیستی به مدت ۹ سال (دی ۱۳۵۸ تا دی ۱۳۶۷) این کشور را به‌اشغال خود درآورد. پس از آن، افغانستان درگیر جنگ‌های داخلی شد که به غلبه طالبان انجامید. از 15 مهر 1380 تا کنون هم به مدت بیست سال در ‌اشغال آمریکا بوده است. اتفاق عجیب، افتادن آمریکا در تله‌ای است که می‌گفت برای شوروی گذاشته بود! خبرنگار نشریه فرانسوی «نوول ابزرواتور» خرداد 96، از زبیگنیو برژینسکی پرسید؛ «رابرت گیتس رئیس‌سابق سیا، در کتاب خاطراتش (در سایه‌ها) می‌نویسد سازمان CIA کمک به مجاهدین افغانی را ۶ ماه قبل از اینکه شوروی اقدام به دخالت کند، آغاز کرده بودند. شما آن زمان مشاور امنیت ملی پرزیدنت کارتر بودید، بنابراین باید در آن برنامه نقش داشته باشید، اینطور نیست؟». برژینسکی در پاسخ گفته بود: «در روایت رسمی گفته می‌شود سیا کمک به مجاهدین افغانی را بعد از اینکه ارتش شوروی، افغانستان را در ۲۴ دسامبر ۱۹۷۹‌اشغال نمود، آغاز کرد. اما واقعیت، متفاوت است. سوم جولای ۱۹۷۹ (شش ماه قبل از ‌اشغال) بود که پرزیدنت کارتر، اولین کمک مستقیم و مخفیانه را برای مخالفین رژیم هوادار شوروی در کابل فرستاد. من به پرزیدنت نوشتم که کمک‌ها، ارتش شوروی را به دخالت تحریک می‌کند. این عملیات سرّی، این تاثیر را داشت که شوروی را با پای خودش به تله بیندازد. روزی که روس‌ها از مرز گذشتند، من به کارتر نوشتم ما این فرصت را داریم که به روس‌ها «جنگ ویتنام‌شان» را عرضه کنیم. این، یک ایده عالی بود. برای ده سال، مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که توانایی پیشبرد آن را نداشت و ناامیدی به بار آورد و در نهایت باعث فروپاشی امپراطوری شوروی شد». خبرنگار فرانسوی دوباره می‌پرسد «شما حتی از اینکه از بنیادگراها حمایت و پشتیبانی کردید، متاسف نیستید؟ متاسف نیستید که آنها را آموزش دادید و مسلح کردید تا به تروریست‌های امروز تبدیل شوند؟». برژینسکی پاسخ می‌دهد: «چه چیزی در تاریخ مهم‌تر است؟ وجود طالبان یا فروپاشی شوروی؟ وجود یک تعداد مسلمان‌های به هیجان آمده، یا آزادی اروپای مرکزی و پایان جنگ سرد؟». همچنین، ویدئوی سخنان برژینسکی در دسترس است که در میان شماری از «جنگجویان ضد شوروی» می‌گوید «ما اعتقاد عمیق طالبان به خدا را می‌دانیم و مطمئن هستیم که آنها در این مبارزه پیروز خواهند شد. آن سرزمین‌های بالایی برای شماست. شما یک روز به آن باز خواهید گشت. زیرا شما پیروز و بر حقید و خدا با شماست». 3- آمریکای متکبر در سال 2001، در حالی به بهانه ماجرای مشکوک 11 سپتامبر، افغانستان را ‌اشغال کرد که شوروی فروپاشیده بود. مقامات آمریکایی تصور می‌کردند با تسلط بر افغانستان می‌توانند علیه ایران و چین تهدیدساز شوند. اما آنها هر چه با غرور و هیاهو آمدند، با سرشکستگی -و بی‌سر و صدا- رفتند. وقتی افغانستان‌ اشغال شد، برخی افراطیون مدعی اصلاحات از ملت ایران خواستند دستان خود را بالا ببرند و تسلیم آمریکا شوند. اما بیست سال بعد، جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید اعلام می‌کند: «ما نتوانستیم پیروز نبرد نظامی افغانستان باشیم. حضور ما در یک جنگ ۲۰ ساله نظامی، نتوانست پیروزی برای ما به همراه بیاورد». همین؟ آمریکا بعد از 20 سال ‌اشغالگری پیروز نشد؟ هزینه‌های هنگفت ‌اشغالگری و جنگ و جنایت برای مردم افغانستان چگونه جبران می‌شود؟ آمریکا پا در کدام کشور گذاشت که گرفتاری‌های مردم آن کشور چند برابر نشد؟ چه لاف‌هایی زده می‌شد که آمریکا، افغانستان را آباد کرد و دموکراسی به ارمغان آورد(!؟) غافل از اینکه انتظار وفا از غدّار، خودفریبی است. آمریکا به دولت غربگرا در افغانستان (مثل هر جای دیگر) وفادار نماند و پشتش را خالی کرد. رئیس ‌دولت افغانستان اخیرا برای درخواست کمک به آمریکا رفت، اما یک مقام دون ‌پایه آمریکایی به استقبال نیامد؛ و حتی خودرو هم نفرستادند تا آقای ‌اشرف‌غنی را به محل اقامتش ببرد! عبرت آموز نیست؟ 🔻ادامه دارد🔻 @IMANI_mohammad