چند فراز از زندگی امام حسن علیه السلام - ۴ ♦️صاحب (کفایه الاثر) به سند معتبر از جناده بن ابى امیّه روایت کرده است که در بیماری حضرت امام حسن علیه السّلام که به آن بیماری ارتحال فرمود، به خدمت او رفتم دیدم در پیش روى او طشتى گذاشته بودند و پاره پاره جگر مبارکش را در آن طشت مى ریخت. پس گفتم : اى مولاى من ! چرا خود را معالجه نمى کنى ؟ فرمود: اى بنده خدا! مرگ را به چه چیز علاج مى توان کرد؟ گفتم : اِنّا للّه وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ. 🔹پس به جانب من ملتفت شد و فرمود که خبر داد ما را رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلّم که بعد از او دوازده خلیفه و امام خواهند بود، یازده کس ایشان از فرزندان على و فاطمه باشند و همه ایشان به تیغ یا به زهر شهید شوند، پس طشت را از نزد آن حضرت برداشتند حضرت گریست ، من گفتم : یابن رسول اللّه ! مرا موعظه کن ! ♦️قال نعم : اِسْتَعِدَّ لِسَفَرِکَ وَحَصِّلْ زادَک قَبْلَ حُلُولِ اَجَلِکَ. فرمود که مهیاى سفر آخرت شو و توشه شآن سفر را پیش از رسیدن اجل تحصیل نما و بدان که تو طلب دنیا مى کنى و مرگ ترا طلب مى کند و بار مکن اندوه روزى را که هنوز نیامده است بر روزى که در آن هستى ؛ و بدان که هر چه از مال تحصیل نمائى زیاده از قوت خود بهره نخواهى داشت و خزینه دار دیگرى خواهى بود؛ 🔹و بدان که در حلال دنیا حساب است و در حرام دنیا عقاب و مرتکب شبهه هاى آن شدن موجب عتاب است ، پس دنیا را نزد خود به منزله مردارى فرض کن و از آن مگیر مگر به قدر آنچه ترا کافى باشد که اگر حلال باشد زهد در آن ورزیده باشى و اگر حرام باشد در آن وِزْر و گناهى نداشته باشى ؛ زیرا که آنچه گرفته باشى بر تو حلال باشد چنانچه میته حلال مى شود در حال ضرورت و اگر عتابى باشد عتاب کمتر باشد و از براى دنیاى خود چنان کار کن که گویا همیشه خواهى بود و براى آخرت خود چنان کار کن که گویا فردا خواهى مرد و اگر خواهى که عزیز باشى بى قوم و قبیله ، و مهابت داشته باشى بى سلطنت و حکمى ، پس بیرون رو از مذلّت معصیت خدا به سوى عزّت اطاعت خدا ♦️و از این نوع مواعظ و سخنان اعجاز نشان فرمود تا آنکه نفس مقدسش منقطع گشت و رنگ مبارکش زرد شد. پس حضرت امام حسین علیه السّلام با اسود بن ابى الا سود از در درآمد برادر بزرگوار خود را در برگرفت و سر مبارک او را و میان دو دیده اش را بوسید و نزد او نشست و راز بسیار با یکدیگر گفتند پس اسود گفت : اِنّا للّه وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ. گویا که خبر فوت امام حسن علیه السّلام به او رسیده است ، پس حضرت امام حسین علیه السّلام را وصىّ خود گردانیده اسرار امامت را به او گفت و ودائع خلافت را به او سپرد و روح مقدّسش به ریاض قدس پرواز کرد در روز پنجشنبه آخر ماه صفر در سال پنجاهم هجرى و عمر مبارکش در آن وقت چهل و هفت سال بود و در بقیع مدفون گردید. جلد اول منتهی الآمال، ثقه المحدثین حاج شیخ عباس قمی @IMANI_mohammad