چند معیار مهم در ارزیابی دولت روحانی و رئیسی - ۲ 5- سخنان فریبکارانه نتانیاهو، دقیقا همان زمانی بود که صهیونیست‌ها از آمریکا می ‌خواستند برای به زانو درآوردن ملت ایران، فشار تحریم‌ها را «حداکثری» کنند. در عین حال، گروهک‌ های تروریستی مزدور سیا و موساد و MI6، سرگرم تحریک به اغتشاش و اقدامات خرابکارانه در مناطقی مثل خوزستان بودند. نخست‌وزیر مستاصل اسرائیل در ویدئوی مذکور، روی سخنان کسی مانور می‌داد که دو سال بعد، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط‌زیست شد؛ اما نه‌تنها اتفاق سازنده‌ای در این سازمان رخ نداد، بلکه کسی به معاونت سازمان انتخاب شد که همکار رسانه‌های ضدایرانی و جاسوس بیگانگان بود. جاسوسان محیط‌زیستی مرتبط با موساد، در همین دوره بازداشت شدند. 6- ناتوان‌نمایی کشور، بدون کمترین همت و تدبیر برای حل مشکلات، و موکول کردن مسئولیت‌ها به بستن با کدخدا، ویژگی بارز مدیریت اشرافی غربگراست. در رأس این مدیریت، کسی بود که 17 خرداد 94 گفت «تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید، تا مسئله محیط‌زیست، اشتغال جوانان، و صنعت حل شود، تا آب خوردن مردم حل شود، تا منابع آبی زیاد شود». طبیعتا، تا وقتی مشکلات سر جای خود بود و دولت، اهتمام جدی به حل مشکلات نمی‌کرد، دلیلی نداشت دشمن، تحریم‌ها را بردارد. ما با یک چرخه دائما کاهنده و تحلیل ‌برنده توانمندی‌ های ملی مواجه بودیم. باورکردنی نیست؛ اما اوایل مرداد 1394 (دو ماه بعد از سخنان آقای روحانی) آقای «ع- ف» از نمایندگان حامی دولت در مجلس نهم گفت: «احساس می‌‌شود در ۱۲ سال گذشته، اروپا از ورود ابرهای بارشی به آسمان ایران جلوگیری کرده، و از زمان توافق، آب و هوا به کلی متحول شده(!) باران ‌‌هایی که به‌صورت سیل درآمده حتما همین باران‌های بلوکه‌شده ایران بوده که پس از لغو تحریم‌‌ها آزاد شده. مشاهده می‌‌کنید شرایط جوی بعد از مذاکرات تغییر کرده و بارش‌ها افزایش پیدا کرده و گرما کاهش یافته. به نظر می‌‌رسد علت خشکسالی‌‌های اخیر، جنگ و جدال هسته‌ای بوده است»! این در حالی بود که برجام، صرفا امضا شده بود و تازه، از اواخر دی‌ماه 94 به اجرا درمی‌آمد! 7- چالش مشابه مسئله آب، مشکل تامین برق و گاز بود. قطع برق همزمان با گرمای بی‌سابقه، کلافه‌کننده و آزاردهنده شده بود. سطح چالش به این حد نازل رسیده بود که مردم و فعالان اقتصادی از دولت می‌خواستند جدول خاموشی‌ها را اعلام کند تا بتوانند برنامه‌ریزی کنند؛ اما همان هم دریغ می‌شد. کشور در حالی دچار چالش شده بود که می‌توانست و باید، طبق سند چشم‌انداز، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و برنامه توسعه، صادر‌کننده برق و گاز در منطقه باشد؛ بدون نفت، ارز‌آوری داشته باشد و سازوکار مبادلات با همسایگان را چنان در هم بتند، که تحریم از خاصیت بیفتد. اما متاسفانه، مدیریتی که در حوزه نفت می‌گفت «پالایشگاه‌‌سازی، کثافت‌کاری است»، در حوزه نیرو ادعا می‌کرد «ساخت نیروگاه برای ۲۰۰ ساعت، توجیه اقتصادی ندارد و زیر بار فشار مافیای نیروگاه ‌‌‌‌‌سازی نمی‌‌روم»؛ در حوزه ساخت ‌و ساز مسکن هم که می‌توانست پیشران رونق اقتصاد کشور باشد، افتخار می‌کرد حتی یک واحد مسکونی نساخته؛ و مدیر چهارم مدعی بود «تاکید بر خودکفایی در تولید گندم اشتباه است»! 💢ادامه دارد💢 @IMANI_mohammad