چرا جبهه سکولار، راهپیمایی اربعین را تحمل نمی‌کند؟ -۲ 4- ارزش و قیمت آدمی، به اندازه همان چیزی است که دوست می‌دارد و نیک می‌شمارد. بلکه آدمی، همان است که می‌خواهد و می‌ستاید. پيامبر اعظم(ص) فرمود: «مَنْ اَحَبّنا كانَ مَعَنا يَومَ القيامَهًْ وَ لَوْ اَنَّ رَجُلاً اَحَبَّ حَجَراَ لَحَشَرَهُ اللهُ مَعَه. هر كس ما را دوست بدارد، روز قيامت با ما خواهد بود. و اگر انسان، سنگي را دوست بدارد، همانا خداوند او را با همان سنگ محشور مي‌كند». مولوی بر همین مبنا می‌گوید «تا در طلب گوهر کانی، کانی- تا در هوس لقمه نانی، نانی/ این نکته رمز اگر بدانی، دانی- هر چیز که در جستن آنی، آنی». البته مشابه این ابیات را به ابوسعید ابوالخیر نسبت داده‌اند: «گر در طلب گوهر کانی، کانی- ور زنده به بوی وصل جانی، جانی/ القصه حدیث مطلق از من بشنو- هر چیز که در جستن آنی، آنی». 5- از عارف واصل، آیت‌الله بهجت(ره) نقل است که درباره فلسفه زندگی می‌فرمود: «ما آمده‌ایم زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم، نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم». برای ارزشمند و تابناک شدن هر گوهری، باید ناخالصی آن گرفته شود. آینه زنگار گرفته، آینه نیست؛ و فلز زنگ‌زده، بُرندگی و تابندگی ندارد. جان آدمی تا صیقل نخورد، جلا و بها پیدا نمی‌کند. این توهم است که انسان در جهان انباشته از رنج، می‌تواند بی‌رنج و زحمت سپری کند. قاعده خلقت، آفرینش و پویش آدمی در متن رنج، تا زمان ملاقات آفریدگار است. همان خداوندی که فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ. همانا ما انسان را در رنج و آفریدیم»، همچنین فرمود «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ.‌ هان ‌ای انسان! همانا تو با کوشش و رنج و مشقت بسیار به حضور پروردگار خود می‌روی و او را ملاقات خواهی کرد». محدوده اختیار انسان، انتخاب میان رنج یا عدم آن نیست. بلکه می‌تواند مقصد و منتهای این پویش توام با رنج را خود بسازد و با همان که ساخته و پرداخته، رو به رو شود. اقتضای فطرت، کمال‌طلبی است؛ فارغ از اینکه افق دید و دانایی‌اش تا کجا باشد. به همین دلیل هم، هر کس در همین دنیا، چیزی را ارزشمند می‌پندارد و در طلب آن حرکت می‌کند، ناچار ریاضت می‌کشد و به زحمت می‌افتد. کسی که می‌خواهد در ورزش قهرمانی سرآمد شود، باید خود را به رنج و ریاضت بیفکند تا ورزیدگی و آمادگی مصاف‌های سخت را پیدا کند. و هر کس که بخواهد در آزمونی موفق شود، ناچار است لوازم معرفتی آن را تدارک کند. 6- قیمت پیدا کردن در محضر پروردگار، ادب و آداب خود را دارد. چنان که به پیامبر خویش امر فرمود: «قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ. بگو پروردگار من براى شما وزن و ارزشى قائل نيست، اگر دعاى شما نباشد». و نیز فرمود «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ». مشیت الهی بر این بود که پیامبران بزرگ، بر مصیبت امام حسین‌(ع) بگریند و در گرفتاری‌ها به او متوسل شوند. اصلا محبت حسین‌(ع)، مرز ایمان با کفر و نفاق است. اگر به بیان شریف پیامبر اعظم(ص)؛ «حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ. أَحَبَّ اللهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً. حسین از من است و من از حسین هستم. خدا دوست دارد كسی را كه حسین دوست بدارد» و «إنّ لِقَتلِ الحُسينِ حَرارَهًْ في‌ قُلوبِ المُؤمِنينَ لاتَبرُدُ اَبَداً. برای شهادت حسین، حرارتی در دل‌های مؤمنان است که هرگز سرد نمی‌شود»، بنابراین، نقطه مقابل، غیظ و خشمی است که این محبت عوام و خواص، در طول تاریخ در دل طاغوت ‌ها و مستکبران برانگیخته است. 💢ادامه دارد💢 @IMANI_mohammad