💢 جا مانده در پشتِ
تپه ای از قوطی های خالی! -۲
۴) پروژه «قرن جدید آمریکایی» را به یاد بیاورید که سیاستمداران پرنفوذ آمریکایی در سال 1997 میلادی در اندیشکده «امریکن اینترپرایز» دور هم نشستند و قباله قرن 21 را به نام خود زدند؛ یا کسانی مثل هانتینگتون و فوکویاما، چگونه متکبرانه خبر از «پایان تاریخ» دادند و الگوی آمریکایی را بر صدر نشاندند.
اگر اشغال افغانستان و عراق خوب پیش رفته بود و نهایتا در نقطه کانونی نقشه یعنی از پا در آوردن ایران به موفقیت دست مییافت، میشد آمریکا را رسما پادشاه جهان اعلام کرد و چین و روسیه را به گوشه رینگ بُرد. اما تحولات عمیقی که جمهوری اسلامی ایران، مهندس اصلی آن بود، ورق را برگرداند تا جایی که حتی سرسپردهترین متحدان آمریکا در منطقه، اقدام به فاصلهگذاری با واشنگتن کردهاند و توافق کذایی آبراهام با اسرائیل، عملاً هوا شده است.
حالا در آمریکا، مردی خوابآلود، سکاندار ریاست جمهوری است و در جنگ قدرتی بیسابقه، پای رئیسجمهور سابق به دادگاه باز شده. در تلآویو هم، نتانیاهو در حالی شاهد اعتراضات هفتگی چندصد هزار نفری است و «فرعون» خوانده میشود، که تا چند سال قبل بهعنوان نماد وحدت و اقتدار در رژیم صهیونیستی جا زده میشد.
۵) کدام اراده در تحولات منطقه و جهان غلبه کرد؟ انقلاب یمن در برابر متجاوزان ایستاد و پیروز شد؛ آمریکا با سرشکستگی از افغانستان گریخت؛ سوریه و عراق در جنگ نیابتی مقابل آمریکا و اسرائیل پیروز شدند؛ مقاومت لبنان و عراق، نقشه تعطیلی انتخابات و بیثباتسازی این دو کشور را نافرجام گذاشتند؛ و کودتای سیا برای سرنگونی دولت مردمی ونزوئلا به شکست انجامید.
در همه این تحولات، اراده جبهه مقاومت به رهبری ایران، بر اراده آمریکا و متحدانش غلبه کرد. این قدرت نرم و ضریب نفوذ جمهوری اسلامی است. همان که روزنامه «تایمز اسرائیل» دربارهاش مینویسد: «ایران در حال ساخت خاورمیانه جدید است».
با وجود همه واقعیات غیر قابل انکار، برخی عناصر کجفهم یا مامور غرب، ضمن تحریف واقعیات میگویند: ایران عقبنشینی کرده، یا باید کوتاه بیاید و تسلیم شود! آنها ماموریت دارند در برابر «تحول معطوف به پیشرفت» کارشکنی کنند، موفقیتها را انکار نمایند و ناکامیهایی را که در بسیاری از موارد زیر سر مدیریتهای اشرافی و وابستهگرایانه خودشان است، به گفتمان مقاومت نسبت دهند.
۶) اگر دینداری مومنانه ملت ایران، عامل اصلی دگرگونی در نظم ظالمانه جهانی است، بنابراین مورد بیشترین حملات این طیف مامور قرار میگیرد. همچنان که به هنگام نتیجه نگرفتن از هجمه مستقیم، بیدین شدن مردم را انگارهسازی میکنند تا با این دروغ، ضرورت عقبنشینی از ارزشها و احکام اسلامی را نتیجه بگیرند. انگارهسازی از تحول به معنای ضرورت عقبگرد، دیکته ناتوی فرهنگی- اطلاعاتی (سیا، موساد و MI6) به برخی ماموران خود در میان مدعیان اعتدال و اصلاحات است.
امروز روشنفکر نمایان و روحانی نمایانی را میتوانید رصد کنید که به حرم امام خمینی(ره) هم میروند و پسوند «مبارز» را یدک میکشند، یا امام جماعتی فلان مسجد اهل سنت را هم غصب کردهاند، اما نسخه سازش با رژیم اشغالگر اسرائیل را میپیچند، یا در نقشه صهیونیستی مبارزه با حجاب و عفاف، نقشآفرینی میکنند.
تبلیغ «اسلام صهیونیستی»، آن هم در شرایط انحطاط مطلق رژیم اسرائیل واقعا نوبر است. و طبیعی است وارثان جریان فاسد یهود که میخواستند پیامبر اعظم(ص) را ترور کنند و سپس با جعل اسرائیلیات، به تحریف اسلام ناب برخاستند، حتما باید چنین عناصری را پشتیبانی و ترویج کنند.
کافی است بررسی کنیم که چرا «موساد»، مدیریت شبکه وابسته به خود در لندن را به معاون وزیر ارشاد دولت خاتمی سپرد، یا چرا اظهارات برخی از همین مدعیان اصلاحات و اعتدال (از جمله امام جماعت جدیدا معتدل شده! فلان مسجد در زاهدان)، سرفصل اخبار و تحلیلهای رادیو فردا، صدای آمریکا، بیبیسی و اینترنشنال است.
@IMANI_mohammad