زمستان سخت و تابستان داغ اروپا - ۱ ۱) بیش از ۲۰ شهر فرانسه، دستخوش اعتراضات گسترده است. وخامت اوضاع موجب شده تا دولت در این مناطق، حکومت نظامی و منع رفت و آمد اعلام کند. ۴۵ هزار نیروی امنیتی با خودرو‌های زرهی در معابر مستقر شده‌اند. اتحادیۀ پلیس می‌گوید «در جنگ چریکی و خیابانی هستیم». بالغ بر ۲۰۰۰ نفر بازداشت، و صد‌ها نفر زخمی شده‌اند. چند هزار خودرو و ساختمان دولتی در آتش سوخته است. معترضان، نه سری دارند، نه شبکه‌ای از سیاستمداران پشت آنهاست و نه از سوی سرویس‌های خارجی هدایت می‌شوند. ۲) پاریس چهار ماه قبلُ شاهد تظاهرات چند میلیون نفری در اعتراض به شرایط اقتصادی و اجتماعی بود؛ اما به جایی نرسید. گزارش نیویورک‌تایمز درباره وضعیت فرانسه قابل تامل است: «طی چند شب، اعتراضات به شکلی تماشایی بالا گرفته است. از تولوز و لیل تا مارسی و پاریس، برخی معترضان به ایستگاه‌‌های پلیس حمله کرده‌اند. هیچ نشانه‌‌ای از کاهش خشم مردم در سرتاسر فرانسه به چشم نمی‌خورد. قتل جوان ۱۷ساله- که از نظر بسیاری، شبیه اعدام در ملاعام بود- افراطی‌ترین شکل خشونت را آشکار کرد و مانند کاتالیزور نارضایتی بود. شخصیت‌ های راست، از دولت می‌خواهند معترضان را سرکوب کند. اما معترضان و خشم آنها هیچ ‌جا نمی‌‌رود. جیگوی، یکی از هزاران معترض می‌‌گوید: من یک بزرگسال کاملاً بالغ هستم، اما هر زمان که خانه را ترک می‌‌کنم، مادرم عصبی به نظر می‌‌رسد. وقتی از من می‌خواهد مراقب باشم، به وضوح لرزش صدایش را حس می‌‌کنم. ما خسته شده‌‌ایم. فرانسه، سال‌ها مانند زودپز بوده و هر لحظه ممکن است شود». ۳) رئیس‌جمهور فرانسه، اعتراضات را به «شبکه‌‌های اجتماعی، بازی‌‌های رایانه‌ای و الکل» نسبت داده و اتحادیۀ پلیس فرانسه، معترضان را «اراذل و اوباش» خوانده است. مقامات فرانسوی می‌گویند بیشتر معترضان، جوان و نوجوان هستند؛ همان که پاییز گذشته به‌عنوان «نسل Z»، در ایران مورد تمجید قرار گرفته و تحریک به آشوب می‌شدند. بعید است در میان دولتمردان فرانسوی کسی باشد که سنت‌های الهی را درک کند. اما نظام فرانسه، تاوان بخش کوچکی از خیانت خود در حق ملت‌های دیگر (ایران، لبنان، سوریه، عراق، لیبی و الجزایر) را می‌پردازد. «هر عمل از خیر و شر، کز آدمی سر می‌زند/ آن عمل مزدش به زودی، پشت در، در می‌زند». ۴) ابعاد بحران، عمیق‌تر از ماجرای قتل نوجوان ۱۷ ساله و فراتر از مرزهای فرانسه است. اتفاقات اخیر، پیش درآمد زلزله‌ای بزرگ‌تر در اروپاست. این، درد زایمان «اروپای جدید» و «نظم تازه جهانی» است. اروپا، درگیر شده: بحران هویت، بحران معنویت ناشی از لیبرالیسم افسار گسیخته، بحران اجتماعی، بحران امنیت، بحران اقتصاد، و از همه مهم‌تر، بحران استقلال (از آمریکا و صهیونیسم بین‌الملل) که بحران سیاست‌گذاری و راهبرد را موجب شده است. زمانی تصور می‌شد اوکراین، تنها قربانی آمریکا در تله‌گذاری برای روسیه است. اما اوکراین، تنها قربانی جاه‌طلبی آمریکا نبود و اقتصاد و امنیت آلمان و فرانسه و دیگران نیز قربانی شد. ۵) «زمستان سخت»، عبارتی نبود که مخالفان غرب جعل کرده باشند؛ هشدار صریح مقامات اروپایی بود. جوزپ بورل، ۱۴ شهريور ۱۴۰۱ گفت: «زمستان سختی در انتظار اروپاست». همچنین بوریس جانسون نخست‌وزیر اسبق انگلیس، ۱۹ آذر ۱۴۰۱ گفت: «زمستان امسال برای کشور‌هایی که به گاز روسیه وابسته هستند، بسیار دشوار خواهد بود». اما وقتی همین ادبیات در رسانه‌های ایران بازتاب یافت، محافل غربگرا به دست و پا افتادند. آنها، چون جرات نمی‌کردند بگویند اربابان غربی غلط کرده‌اند که گفته‌اند زمستان سخت در انتظارشان است، نام هشدار دهندگان را حذف کردند و به رسانه‌های ایرانی حمله‌ور شدند! رسانه‌های غربگرا حالا پنج روز است که از زدن یک تیتر و تصویر برجسته درباره وضعیت در حال انفجار فرانسه عاجزند. 💢 ادامه دارد @IMANI_mohammad