💢 رزمایش محرم؛ شکست آرایش جنگی دشمن -۲ ۵) در همین حال و هوا، مجری شبکه «اینترنشنال» (بازوی رسانه‌ای موساد) از دو کارشناس خود می‌پرسد: «آیا ممکن است بشود مناسک محرم را از دست آخوند‌ها در آورد؟». در پاسخ، مهدی خلجی می‌گوید: «اتفاقی که باید بیفتد، همین سکولاریزاسیون است. حتی فرد شیعه می‌تواند خودش تعیین کند که مذهب چیست و چگونه عمل کند. الان در پاریس، مسجدی داریم که امام جماعتش یک همجنس‌گراست»؛ و نفر دوم، (مهدی مهدوی آزاد) ادامه می‌دهد: «شما ممکن است دین جدیدی بسازید و روایت خود را داشته باشید. دنیای مدرن به شما این اجازه را می‌دهد. اصلا هرجور دوست دارید. ممکن است شما بروید بالای بام پشتک بزنید، به اسم نماز خواندن». خود این افراد کمترین اهمیتی ندارند. نکته مهم این است که اینترنشنال، به سردبیری معاون متواری وزیر ارشاد در دولت خاتمی اداره می‌شود. همچنین، مهدی خلجی، قبل از فرار از ایران و همکاری با موسسه واشنگتن، در نشریاتی مانند اطلاعات، کیان و انتخاب، مطلب منتشر می‌کرده و همسر مرجان شیخ‌‌الاسلامی (متهم فراری پرونده فساد ۷ میلیارد یورویی در پتروشیمی) بوده است. مهدوی نیز، با حیات نو، آقتاب یزد، صدای عدالت و ایران و همشهری همکاری داشته و سردبیر سایت آفتاب‌نیوز و مسئول مرکز مطالعات رسانه بوده است. او قبل از فرار از کشور، عضو ستاد انتخاباتی موسوی بود. ۶) نگون‌بخت‌های سیاسی، وقتی که عایدی‌شان از معارضه مستقیم، دریافت تو‌دهنی از مردم می‌شود، مرتکب نفاق و تحریف می‌شوند. این، نسخه‌ای است که ارگان حلقه لندن در فتنه سبز پیچید. «جرس» (با مدیریت کدیور)، ۵ خرداد ۱۳۹۲، در مقاله «آیت ‌الله خمینی در برابر آیت‌‌الله خمینی»، خواستار انتقام از امام و رهبری، به واسطه تحریف مکتب امام(ره)توسط امثال خاتمی و موسوی و برخی منسوبان به امام شد: «ما محتاج نظریه‌‌ای مناسب با فضای سیاسی برای گذار هستیم که باید بر گسل شکاف میان اطرافیان آیت ‌الله خمینی رخ دهد. در این دید، نباید با آیت ‌الله خمینی همان معامله‌‌ای را کرد که با آقای خامنه‌ای می‌‌کنیم. آقای خمینی، همچون متنی است که دو قرائت هرمنوتیکی کاملا متضاد از آن می‌شود کرد. البته که یحتمل، دموکراسی دینی بی‌معناست. با این حال آقای خمینی و سخنان او در وضعیت کنونی سیاست ایران، حکم متن مقدس قرآن یا انجیل را دارد و باید آن را به نفع خود تأویل کرد. چرا از لاک تا مارتین لوتر و سروش و مجتهد شبستری، کوشیده‌‌اند بگویند دین با دموکراسی یا حقوق بشر سازگار است، به جای اینکه بر تضاد این دو به نحو ذات گرایانه انگشت نهند؟ دین از منظر هویتی برای بسیاری از انسان‌ها مهم است، و بر این اساس بهتر است به‌ جای آنکه خود را در برابر قرار دهیم، از نیروی آن استفاده کنیم. هکذا است داستان آقای خمینی در وضعیت بغرنج کنونی ما». ۷) مشابه همین اعتراف به نفوذ اجتماعی اسلام را «مجید محمدی» از اعضای حلقه کیان (یکی از چند حلقه سازمان آشوب‌ در سال ۷۸ و ۸۸، با حضور برخی سران حزب مشارکت و گروهک ملی-مذهبی) عنوان کرد. او اواخر مهر ماه ۱۳۸۸در وبسایت رادیو فردا نوشت: «اعضای جنبش سبز می‌خواهند با شورت کوتاه و تاپ بیرون بیایند، سینه بزنند و اگر هوس کردند، لیوان شرابی بنوشند... آنها روزه خواری می‌‌کنند و نصرمن الله و فتح قریب سر می‌‌دهند. در نماز جمعه با کفش و به صورتی مختلط پشت سر ‌هاشمی نماز می‌‌خوانند و جای صلوات، سوت و کف می‌ زنند»؛ اما ۴ آبان ۱۳۸۸ اعتراف کرد: «اسلامگرایی، جدی‌ترین مانع و مخاطره‌برانگیزترین مشکل در برابر جنبش سبز است. ریشه‌‌های فرهنگی و اجتماعی که به تأسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند هنوز در جامعه ایران زنده‌اند. آنچه خطر جدی است، نام جمهوری اسلامی نیست بلکه اسلامگرایی است که در ایران قوی است. در ضرورت جدی گرفتن و اهمیت آن همین بس که بیش از سه دهه، حکومت را سر پا نگه داشته است. این ایدئولوژی از نفس نیفتاده و بر زمین زدن و ضربه فنی کردن آن، کاری است بس دشوار. نقطه حساس و بنیادین جمهوری اسلامی نه مقام ولی فقیه یا شخص خامنه‌ای، بلکه اسلامگرایی است». 💢ادامه دارد @IMANI_mohammad