💢 جبهه اصلاحات گرفتار کدام چالش‌ هاست؟ -۱ ۱) در آخرین روز پیش‌ثبت‌نام داوطلبان نمایندگی مجلس، شمار داوطلبان از مرز ۴9 هزار نفر گذشت. خبرهای غیر رسمی، حاکی از این است که ثبت‌نام‌کنندگان از طیف‌های متنوع سیاسی هستند و بنابراین در همین گام اول، آسیب جدی به نقشه تحریم انتخابات وارد آمده است. منطقی هم هست که هیچ جریان سیاسی عاقلی، اختیار خود را دست اپوزیسیون ورشکسته و رژیم‌های معارض بیگانه ندهد. تحریم انتخابات در داخل، به منزله خودکشی سیاسی است و اهل خرد، مرتکب چنین خبطی نمی‌شوند. ۲) روزنامه هم‌میهن، پریروز نوشت:«آنچه تاکنون در سطح رسانه‌ها و شنیده‌ها منتشر شده، این است که برخی چهره‌های درجه اول دولت و مجلس قبل (روحانی، جهانگیری و لاریجانی) نیرو‌های نزدیک به خود را تشویق به نام‌نویسی در انتخابات کرده‌اند. در جبهه اصلاحات، نه خاتمی، نه جبهه اصلاحات و نه هیچ ‌یک از احزاب، رسماً فراخوانی برای ورود به صحنه و اقدام به پیش ‌ثبت‌نام نداشته‌اند». اینها البته در مقام ادعاست و اسامی که منتشر شد، آشکار خواهد شد چند برابر ظرفیت ثبت‌نام کرده‌اند. برخی خبرها حاکی است ده‌ها نفر از افراد شناخته شده این طیف (و چند برابر آن، افراد رده دوم و سوم‌شان) ثبت‌نام کرده‌اند. خاتمی هم در سخنانی دو پهلو در جمع اعضاى هیئت‌رئیسه جبهه اصلاحات گفته: «اصلاح‌طلبان حق دارند و می‌خواهند در انتخابات شرکت کنند، اما باید روزنه‌ای وجود داشته باشد که بتوان شرکت کرد. وقتى که می‌گویید در انتخابات شرکت کنید، ما می‌گوییم شما، آنها را که نمی‌پسندید، بیرون کرده و از حق شهروندی محروم کرده‌اید و راه‌ها را بر روی آنها بسته‌اید. بالاخره حکومت باید راه‌ها را باز کند، حتى راه‌هاى حداقلى و نمی‌شود همه راه‌ها را بست و باز هم انتظار شرکت گسترده داشت. ما نمی‌خواهیم نظام از پا درآید؛ زیرا براندازی را نه ممکن می‌دانم و نه مطلوب و حتى معتقدیم بسیاری از کسانى که ادعای براندازی دارند، موفق نمی‌شوند». او در حالی جملات پایانی را گفته، که دست‌کم دو بار در ماجرای فتنه 88 و اغتشاشات سال گذشته، منفعلانه به اپوزیسیون بیگاری داد و به چشم خود دید که اراده ملت ایران و جمهوری اسلامی، به مراتب قدرتمند‌تر از نقشه غرب و پادوهای آنهاست. بنابراین بر اساس تجربه، اذعان می‌کند براندازی ممکن نیست. با این حال برخی غربگرایان، ثابت کرده‌اند هنگامی که نقشه‌های غرب دیکته می‌شود، اختیاری از خود ندارند. ۳) اظهارات خاتمی، مبنی بر این که چالش اصلاح‌طلبان را میدان ندادن نظام وانمود می‌کند، نشانه تداوم بی‌صداقتی است و گرنه او بهتر از هر کس می‌داند چالش این طیف، یکی اختلافات جدی در درون آنهاست مبنی بر این که بالاخره می‌خواهند زیر چتر نظام باشند یا بیگاری به آمریکا و انگلیس و اسرائیل بدهند؛ و دوم، آسیب بزرگی که کارنامه آنها به اعتماد مردم زده است. برخی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس یازدهم (اسفند ۱۳۹۸) ادعا کردند نامزد کافی ندارند، اما همان‌ها در تهران، به جای یک فهرست ۳۰ نفره، سه فهرست دادند! با این حال، نتیجه انزجار عمومی از عملکرد مدعیان اصلاحات و اعتدال، این بود که نفر اول و مشترک سه لیست (معاون حقوقی و پارلمانی دولت روحانی/ عضو مرکزیت مجمع روحانیون)، نتوانست حتی رای ۷۰ هزار نفر را کسب کند. همچنین آقایان عارف و موسوی لاری در اعتراض به عملکرد برخی افراطیون در «شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان» از ریاست و نائب رئیسی استعفا دادند و بدین ترتیب، «شعسا» فرو پاشید. ۴) تجربه بعدی، انتخابات سال ۱۴۰۰ است. در این انتخابات، حزب کارگزاران، سخنگوی حزب اعتدال و توسعه (حزب آقایان نوبخت و واعظی) و شماری از اعضای حزب اتحاد ملت، از نامزدی آقای همتی (رئیس‌کل بانک مرکزی در دولت روحانی) حمایت کردند. ارگان کارگزاران چند روز پیاپی، تمام صفحه اول خود را به تبلیغ همتی اختصاص داد. مرعشی (دبیرکل بعدی کارگزاران) اواسط خرداد 1400 گفته بود: «سازوکار نهاد اجماع‌‌ساز اصلاح‌طلبان، همچنان برقرار است. بنا به تدابیری، ما آقای همتی را در لیست ۱۴ نامزد نهاد نیاوردیم، ایشان همان کاندیدای پنهان ما بود». پس از آن هم نشریه «صدا» ارگان حزب اتحاد ملت، تمام صفحه اول خود را با این تیتر، صرف حمایت از همتی کرد: «دوم خرداد را تکرار کنیم. همت ملت». در نوبت بعدی، نشریاتی مانند اعتماد و افرادی مثل کرباسچی، مهاجرانی، جلایی‌پور و کروبی، به حمایت از همتی پرداختند. بهزاد نبوی رئیس‌نهاد اجماع‌ساز هم، با انتشار ویدئویی، خواستار حضور و به هم زدن مهندسی انتخابات شد. و سرانجام، خاتمی و ۱۶ حزب اصلاح‌طلب، از آقای همتی و «لیست جمهور» (انتخابات شورای شهر) حمایت کردند. نتیجه چه بود؟ آقای رئیسی ۱۸ میلیون رای کسب کرد؛ اما رای آقای همتی حتی به ۲/۵ میلیون نفر نرسید. در انتخابات شورای شهر نیز، نفر اول لیست، ۳۲ هزار رای کسب کرد که یک رکورد بود. 💢ادامه دارد @IMANI_mohammad