دورنمای جنگ ۳۰ روزه مصاف استراتژی و استراگیجی -۲ ۵) فراتر از اسرائیل، حزب دموکرات و نظام حکومتی آمریکا، بزرگ ترین زیانکار جنایت در غزه است. دموکرات ها سال ۲۰۰۹، با روی کار آوردن باراک اوباما، کوشیدند نقاب صلح طلبی، حقوق بشر خواهی و سالمت را بر سیمای جنایتکار آمریکا بیاویزند. پیش از وی، دولت بوش بر اساس طرح "قرن جدید آمریکایی" و "خاورمیانه جدید"، تصویری کاملا ضد انسانی از ایالات متحده ساخت و دولت دموکرات ها ماموریت داشت این تصویر سیاه را ترمیم کند. اما اکنون دولت بایدن، فراتر از همه تحریفات و تبلیغات، به عنوان پیمانکار اصلی نسل کشی در غزه، سیمای بدون روتوش آمریکا را به نمایش گذاشته است. اشتباه فاحش دولت بایدن، از این جهت مهم است که بایدن ظرف چند هفته اخیر اذعان کرد: - "آنچه در خاورمیانه اتفاق می‌ افتد، جهان را برای ۸ دهه آتی شکل خواهد داد. به اعتقاد من، شاید هر ۶ تا ۸ نسل، لحظاتی پیش می‌ آید که جهان در مدت زمان بسیار کوتاهی تغییر می‌ کند. فکر می‌ کنم آنچه در ۲ یا ۳ سال آینده اتفاق می ‌افتد تعیین می ‌کند که جهان در ۵ یا ۶ دهه آینده چگونه خواهد بود". (روز شنبه، در دیدار رئیس جمهوری شیلی). - "ما با یک نقطه عطف در تاریخ روبرو هستیم. این یکی از آن لحظاتی است که تصمیم‌ هایی که می ‌گیریم، چند دهه آینده را شکل خواهند داد". (دو هفته قبل در بازگشت از اسرائیل) ۶) بایدن و مشاورانش، واقعیت میدان را درست فهمیده اند، اما کاملا غلط قدم بر می دارند. کمترین تردیدی درباره میزان در هم تنیدگی آمریکا و اسرائیل وجود ندارد؛ اما حمایت فعلی واشنگتن از این رژیم، فقط شرط بندی روی اسب بازنده نیست، بلکه هم سرنوشت کردن خود با اسب چموشی است که با جنون تمام بر لبه پرتگاه می تازد. سوال مهم این است: آیا مجموعه سیاستگذاری هایی که چهار دولت آمریکا ظرف دو دهه اخیر به اجرا گذاشتند، نفوذ و اقتدار آمریکا را گسترش داد، یا زیر ساخت قدرت آمریکا را در غرب آسیا منهدم کرد؟! آمریکا در کدام دوره در طول ۷۸ ساله پس از جنگ جهانی دوم، مانند دوره اخیر نتوانسته هیچ جنگی را با حداقل دستاورد به سرانجام برساند، یا با حجمی بی سابقه از حملات در کشورهای مختلف دست به گریبان شود و نتواند پاسخ موثر بدهد؟ در جای جای منطقه، آثار شکست های آمریکا آشکار است و با این وصف، چه انتظاری هست که بتواند کمک مفیدی (فراتر از واگذاری بمب های ممنوعه و تشویق به جنایت گسترده تر) به اسرائیل بدهد؟! ۷) گذشت زمان، ثابت خواهد کرد که اسرائیل و نتانیاهو، چه هزینه هنگفتی را روی دست غرب به ویژه آمریکا گذاشته اند. روزنامه گاردین دو هفته قبل پیش بینی کرد: "در حالی که چند هزار فلسطینی جان‌ باخته ‌اند، تیم نتانیاهو باید با کارت قرمز بایدن مواجه می شد، اما چراغ سبز دریافت کرد. نتانیاهو به شدت برای زنده ماندن می ‌جنگد. او شخصی خطرناک، عمیقا نامحبوب، دو چهره و سمّی به نظر می ‌رسد و اغراق نیست اگر بگوییم که می ‌تواند بایدن را با خود به زیر بکشند. این جنگ به نفع هیچ کس نیست، مگر نتانیاهو که پایان دولتش را با پایان جنگ، گره خورده می ‌بیند. درگیری طولانی، ایجاد تلفات غیر نظامی بیشتر و بی ‌ثباتی منطقه ‌ای بیشتر، می ‌تواند آمریکا را به شکلی عمیق ‌تر به سوی نزاع در خاورمیانه بکشاند. بایدن در دام نقاط کور و طبیعت خود گرفتار، و مالک این جنگ شده است. او یک جنگ طولانی با روسیه در اوکراین دارد و همچنین با جنگ سرد یا گرم با چین مواجه است. درباره وضعیت ایجاد شده، فاجعه زیر نظر بایدن در حال آشکار شدن است". ۸) اجازه بدهید چشم انداز جنگ را از نگاه دیپلمات کارکشته انگلیسی روایت کنیم. روزنامه فایننشال تایمز چند روز قبل، به قلم "پیتر رایکتس" نوشت: "جنگ غزه برای من، شدیدا یادآور حمله سال ۱۹۸۲ اسرائیل به لبنان و شکست در آن جنگ است. من آن زمان، مسئول میز اعراب و اسرائیل در وزارت خارجه بودم. برای مدتی کوتاه به نظر می ‌رسید شارون به پیروزی مهمی رسیده، اما همه چیز خراب شد و اسرائیل مجبور شد نیرو‌ها را از بیروت عقب براند. این تجربه، با درس دردناکی که آمریکا بعداً در افغانستان و عراق آموخت، انطباق دارد... در آغاز جنگ ۱۹۸۲ لبنان، مناخیم بگین، نخست ‌وزیر اسرائیل وعده داد که این جنگ، ۴۰ سال صلح را به ارمغان خواهد آورد، اما حزب ‌الله به تهدیدی بسیار قدرتمند‌تر از حماس برای امنیت اسرائیل تبدیل شد". @IMANI_mohammad