آتشبس یا ادامه نبرد؟
دورنمای جنگ نامتعارف -۲
۴) اسرائیل با هر تعریفی، اشغالگر است و حماس برای آزادی کشورش می جنگد . این واقعیت روشن را حتی امثال "آرون برگمن"، مورخ اسرائیلی و استاد دپارتمان مطالعات جنگ در کینگز کالج لندن، اقرار می کنند.
برگمن از سال ۱۹۸۹ در انگلیس زندگی می کند و مرتبا برای دیدار با خانواده به اسرائیل باز می گردد. او ۶ سال در ارتش اسرائیل خدمت کرده، در جنگ لبنان در سال ۱۹۸۲ حضور داشته، و به عنوان دستیار در "کنست" کار کرده است. برگمن به تازگی گفت:
"اسرائیل، ۷۵ سال در جنگ بوده؛ از زمانی که داوید بن گوریون، رئیس لهستانی الاصل "سازمان جهانی صهیونیسم" در ۱۴ می ۱۹۴۸ و روز پایان یافتن قیمومیت انگلیس بر فلسطین، تاسیس اسرائیل را اعلام کرد. به دلایل سیاسی، بریتانیا از سال ۱۹۱۷ و زمانی که اعلامیه بالفور را صادر کرد از تاسیس خانه ملی برای یهودیان در فلسطین دفاع کرده. بالفور ۱۱ آگوست ۱۹۱۹ در یادداشتی نوشت: «صهیونیسم چه درست باشد چه غلط، خوب یا بد، ریشه در سنت های دیرینه، نیاز های کنونی و امید های آینده دارد و اهمیتش بسیار عمیق تر از خواسته های ۷۰۰ هزار عرب است که اکنون در آن سرزمین زندگی می کنند."[!] اولین هشداردر مورد پیامد های اجتناب ناپذیر «سرریز جمعیت بیگانه به یک کشور"، از سوی لرد سیدنهام در مجلس اعیان عنوان شد. سیدنهام ۲۱ ژوئن ۱۹۲۲ گفت: "آسیبی که این کار به همراه خواهد داشت، ممکن است هرگز جبران نشود. کاری که ما با امتیاز دادن نه به مردم یهود، بلکه به یک بخش افراطی صهیونیستی انجام داده ایم، زخمی در شرق ایجاد خواهد کرد که هیچ کس نمی تواند بگوید تا کجا ادامه خواهد یافت". من پاسخ سوال سیدنهام را می دهم: تا به امروز، حدود سه چهارم قرن! اقدام آغازین در این فاجعه طولانی که در جریان است، جنگ ۱۹۴۸ بود؛ جنگی که به خاطر خشم از طرح تقسیم فلسطین آغاز شد. این طرح ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ به تصویب رسید و ۵۶ درصد فلسطین را به یهودیان داد؛ اگرچه تعداد اعراب فلسطین، دو برابر بود. عامل اصلی جنگ های بعدی، تصرف فلسطین و سپس، سرزمین های بعدی بود. حماس در ۷ اکتبر، اسرائیل را غافلگیر کرد؛ اما پس از سال ها تحقیر فلسطینیان، به عنوان یک رویداد بزرگ در تاریخ مردم فلسطین تلقی خواهد شد. خشم سرکوب شده بسیار زیادی هست که پس از جنگ، آزاد خواهد شد".
۵) معادلات بسیاری نه فقط در منطقه، بلکه در سطح جهانی تغییر یافته، و روند رویداد ها بسیار به هم شبیه شده است. رژیم صهیونیستی در قبال فلسطین، همان وضعیت بحرانی را دارد که آمریکا در افغانستان تجربه کرد. غرب، اکنون به دنبال راه آبرومندانه خروج از بحران اوکراین و بحران جاری فلسطین است. ماجرای اوکراین شاید با فروختن زلنسکی یا بخشی از خاک اوکراین حل شود، اما بحران فلسطین، استخوان گیر کرده در گلو است. غرب باید بین بد و بدتر انتخاب کند. فلسطین پس از ۷۵ سال نشان داده لقمه ای نیست که بشود آن را بلعید. گزینه بد برای غرب در مقابل گزینه بدتر - ولو دردناک- این است که حاکمیت مطلق ملت فلسطین را محترم شمارد؛ و گرنه، رویداد های غیر قابل تصوری در راه است که می تواند در صورت ترکیب شدن، طومار قدرت نصفه و نیمه فعلی غرب را در هم بپیچد. فقط در کمتر از ۴۰ روز، پایگاه های آمریکا در عراق و سوریه، هدف بیش از ۷۰ حمله قرار گرفته است.
۶) رژیم صهیونیستی تا پیش از جنگ و جنایت اخیر، در حملات یکطرفه به کرانه باختری و نوار غزه یا حتی سوریه، به شکل افسار گسیخته رفتار می کرد؛ شبیه یاغیگری هایی که آمریکا قبلا در افغانستان و عراق و لیبی داشت. اما مدت هاست این نامعادله تغییر کرده است. این بار، حماس بر نقشه تجاوزگرانه اسرائیل پیشدستی کرد و سپس در رویدادی غیر مترقبه و بی سابقه، حزب الله لبنان و مقاومت عراق و یمن وارد میدان شدند. مشابه این رویداد در مقیاسی متفاوت، در جنگ اوکراین و تمام شدن صبر روسیه در مقابل پیشروی بی سر و صدای ناتو رخ داد و آمریکایی ها نگرانند که چین هم رفتار مشابهی را در پیش بگیرد.
۷) شمار غافلگیری ها در جبهه اسرائیل چنان زیاد است که از فروپاشی سامانه راهبری و فرماندهی خبر می دهد: "عملیات طوفان الاقصی، برآورد غلط درباره اشغال غزه از چند روز و هفته، تا تغییر آن به چند ماه و سال، ناتوانی در یافتن تونل ها یا پایگاه های نظامی حماس، ننگ انهدام چند بیمارستان و ناکامی در توهم یافتن اثری از فرماندهی جنگی مقاومت، ناتوانی از کشف محل نگهداری اسرا، ناتوانی در پیش بینی کمیت و کیفیت ورود اضلاع جبهه مقاومت به جنگ، و تحمل ضربات دردناک".
این بار، نه اختیار شروع جنگ با اسرائیل بود و نه زمان توقف آن. مقاومت فلسطینی و متحدانش، بسیاری از خواسته ها را دیکته کردند و همزمان، مردم غزه بی اعتنا به تهدید ها، به خانه های ویران خود باز گشتند. این یعنی نابودی بار روانی انفجار ۴۰ هزار تن بمب.
💢ادامه دارد
@IMANI_mohammad