اظهارات خلاف واقع و سند محکومیت روحانی -۲ ۲) حامیان روحانی در انتخابات مجلس قبل، به جای یک فهرست سه فهرست ارائه کرده بودند و در انتخابات ریاست جمهوری نیز رئیس بانک مرکزی وی در کنار آقای مهرعلیزاده در رقابت حضور داشت. 16 حزب اصلاح‌طلب نیز به همراه خاتمی از آقای همتی حمایت کرددند. اما کاری که دولت روحانی در قالب تحمیل تورم 60 درصدی به مردم و هفت تا ده برابر کردن قیمت ارز و سکه و طلا و مسکن و بسیاری از اقلام دیگر کرد، یک رکورد بد اقتصادی بود که دولت مرحوم ‌هاشمی با رکورد تورم نزدیک 50 درصد را روسفید کرد. یک قلم هنرنمایی آقای روحانی، تثبیت نمایشی قیمت بنزین برای چند سال (برای بزک کردن برجام) و سپس سه برابر کردن نرخ و دامن زدن به التهاب و موج سواری دشمن بود. بنابراین هر کس دیگر از مردم دم بزند، او حق ندارد چنین مدعایی را مطرح کند. روحانی می‌داند که مقبولیتش در سال پایانی دولت، به زیر 6 درصد رسیده بود و حتی حامیان سیاسی‌اش در جبهه اصلاحات هم، او را گردن نمی‌گرفتند! ۳) اگر نتایج توافق برجام کاملا بر عکس وعده‌های او در آمد و موجب طلبکاری و تحریم‌های بیشتر غرب شد، متهم اولش خود روحانی است که به هشدار و نصایح صاحب‌نظران بی‌اعتنایی کرد؛ و گرنه معلوم بود که آمریکای بدسابقه وقتی امتیازات را یک‌جا بگیرد، زیر میز خواهد زد. از تحریم‌های ضد برجامی ویزا و آیسا و سیسادا در دولت اوباما که بگذریم، هیلاری کلینتون (رقیب ترامپ) هم بر طلبکاری فرابرجامی و ضرورت افزایش فشار‌های تحریمی تاکید داشت. پس از او نیز هنگامی که بایدن سر کار آمد، خواستار فشارهای تحریمی هوشمند برای واداشتن ایران به ارائه امتیازات بیشتر (آن هم بدون ارائه تعهد و تضمین درباره عدم تکرار عهدشکنی برجامی) شد. این چاه ویل را شخص آقای روحانی کند و دولتمردان آمریکایی هم به عنوان اهرم فشار استقبال کردند. این که دولت برجام به اذعان آقای نوبخت حتی نتواند یک قطره نفت بفروشد، به کرونا و دیگر بهانه‌ها کاری نداشت، بلکه به خاطر تضمینی بود که خانم موگرینی می‌گوید قبل از خروج آمریکا از برجام، از روحانی گرفت؛ مبنی بر اینکه حتی در صورت خرج ترامپ (و پایمال شدن حقوق طرف ایرانی) دولت روحانی همچنان در برجام بماند! با این وصف چرا غربی‌ها باید تحریم‌های نفتی و غیرنفتی را حداکثری نمی‌کردند؟! ۴) در موضوع داعش؛ اولا این گروه تروریستی را دولتی در آمریکا پرورش داد و به جنگ نیابتی گسیل کرد، که روحانی نه یک دل بلکه صد دل به آن دولت دل باخته بود اما او به جای بدگمانی به اوباما و جان کری، صاحب‌نظران هشدار دهنده را مورد توهین و هجو و تمسخر قرار می‌داد. این همان دوره‌ای است که شهید سلیمانی به آقای ظریف توجه و هشدار می‌دهد، مبنی بر این که آمریکای مورد اعتماد شما، در حال تجهیز و تسلیح داعش در شمال عراق است. ثانیا داعش را درایت و تدبیر و جان فشانی شهید سلیمانی و همرزمانش ریشه‌کن کرد و اگر منطق نفوذ زده تیم روحانی و ظریف و برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات پیش رفته بود، آمریکا با برجام و داعش، یک عملیات گازانبری کامل برای قیچی کردن ایران از چند جهت را به اجرا می‌گذاشت. در این‌جا هم، هرچند دولت روحانی از کمین رژیم شیاد آمریکا نجات یافت، اما کسانی مانند ظریف و کرباسچی و...، به دوگانه‌سازی از میدان و دیپلماسی پرداختند و ادعا کردند دیپلماسی، هزینه میدان شده است! تلخ‌تر این که به اذعان کسانی مانند آقای علی مطهری: «حوادث آبان 98 که بیشتر ناشی از بی‌تدبیری دولت بود، این خیال را در سر تندروهای آمریکایی پدید آورد که پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی کاهش یافته و وقت مناسبی برای ‌ترور سردار سلیمانی است. قبل از آن، به خود جرأت این کار را نمی‌‌دادند. البته با تشییع پرشکوه آن عزیز، واقعیت را دریافتند.». بر مبنای این نکات که گوشه‌ای از کارنامه دولت روحانی است، می‌توان ادعا کرد وی و برخی مدیران دولت او، کم سابقه‌ترین خسارت‌ها طی چند دهه گذشته را به مردم و نظام زدند و فرافکنی‌های وی، موجب پاک شدن این پرونده نمی‌شود، بلکه موجب انزجار بیشتر مردم است. 💢روزنامه کیهان @IMANI_mohammad