بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج مجنون المهدی(عج) علی اکبراعتمادی فر"سلیمانی" : 》 به گزارش خبرنگارما ، چهل مرد به خانه ای هجوم بُردند دَرِ حیاطِ خانه ای آتیش زدند خانم جوان در هنگام باز کردن دَرِحیاط بالگد میخ داغ آهنین تو سینه اش فرو رفت و در حالیکه از سینه اش خون جاری بود با قُنداق اسلحه دستش و پهلویش شکستند و خانم جوان حامله بود بچه اش کُشتند و طفلانش حسنین ودخترش زینب(س) زیر دست و پا کتک زدند و خانم جوان از هوش رفت وشوهرش دست بسته بُردند و کنیز خانم فضه جلو آمد خانم و بهوشش آورد ، در حالیکه گریه میکرد میگفت : امام زمانم کجا بُردن نگفت : وای دستم نگفت : وای کمرم ، نگفت : طفلانم کتک زدن و با کمک کنیزش به مسجدرفت وشوهرش آزادکرد و آورد به خونه اش و.... سلام مادرم فاطمه‌ الزهرا(س) بخدا فرزندتم‌‌ بیش از هزارساله صحرانشین وغریب و مظلومه ، سیصدوسیزده یار نداره ، حتی خواهری مثل دخترت زینب(س)برادری مثل فرزندت قمربنی هاشم حضرت عباس(س) نداره خدایامن ومجنون المهدی(عج)عاقبت بخیرکن خدایاگناهانمون بریزآبرویمون نریز خدایامن ومجنون المهدی(عج) کنارکعبه کنارامام زمان جزءیارانش قراربده آمین یارب العالمین نمیخوای تو خواهرم ، زینبش باشی ، تو برادرم ، برادرش عباس(س)باشی گناه اینقدر لذتتبخشه ، ازش دل نمی کَنی ، امام زمانت رها کردی و.... تَورُّق می‌کنم ، یک قتل را که در همه دنیا اگر قتلی شده حداقل پرونده‌ای دارد گزارش می‌نویسد : کودتا چی‌ها رسیدند و هزاران پشته هیزم به پشت در چیدند و سپس با نعره‌هاشان پرده‌ی حرمت دریدند و کنار در هر آنچه بود را آتش کشیدند و زبانه‌های آتش ، گوشه‌ی معجر رسیدند و تمام این دقایق بچه‌هایِ مرد ، دیدند و بمیرم این گزارش ، خط به خط خون است و خاکستر بمیرم لحظه‌ی دندان به‌هم ساییدن حیدر" گزارش می‌نویسد : قتل با جسمی گران بوده و مقتوله، زنی که ظاهراً خیلی جوان بوده گزارش می‌نویسد : با لگد در را شکستند و و مقتوله همان دم اتفاقا پشت آن بوده گزارش می‌نویسد : بار شیشه داشته آن زن گزارش می‌نویسد : زخم و تاول توامان بوده دری بودست با گل‌میخ‌هایی ، جای جای آن گزارش می‌نویسد : میخ در هم خون‌چکان بوده گزارش گریه کرده خط به خط از غربت شویش گزارش شرم دارد که بگوید میخ و پهلویش گزارش می‌نویسد: "زن که دست از در رها کرده گزارش می‌نویسد ؛ زن کنیزش را صدا کرده" مرورش می‌کنم هربار ، با اندوه از اول نمی‌دانم چه بود اینها؟ گزارش بود یا مقتل؟!؟ بمیرم این خطش که سال‌ها اندوه جان بوده جوان بوده، جوان بوده ؛ چرا پس قامتش همچون کمان بوده؟ چگونه زنده‌ام ، از خواندن این روضه‌های تو چگونه من نمردم، از غم واغربتای تو تو برگشتی به آنجایی که اهلش بوده‌ای خانم و حیدر یکه و تنهاست بین بچه‌های تو کسی نگذاشت "جانم" پشت اسمش بعد پروازت دلیل گریه‌های او ، مرور خنده‌های تو اذان گفتند؛ پس این بیت‌ها ختم بخیر اند و خوشم با چند رکعت نوکریم در عزای تو همه عمرم اگر پرسید هرکس کار و بارم چیست سرم بالاست مادر که گدای تو ، گدای تو... اللهم عجل لولیک الفرج۱۴یا۱۴۰