🌴 از ابی بصیر روایت شده که گفت: از امام باقر (ع) در مورد مصحف (س) سوال کردم. ▫️حضرت فرمود: پس از رحلت پدرش بر او فرو فرستاده شد. ▫️گفتم: در آن چیزی از قرآن هست؟ ▫️فرمود: چیزی از قرآن در آن نیست. ❓گفتم: آن را برایم توصیف کنید. 🔆فرمود: برای آن دو جلد است که هر دو از زبرجد سرخ اند به قدر طول ورق و عرض آن. ❓گفتم: فدایت شوم! ورق آن را برایم وصف کن. 🔆حضرت فرمود: ورق آن از درّ سفید است که به آن گفته شد: باش، پس موجود شد. ❓گفتم: فدایت شوم! محتوای آن مصحف چیست؟ 🔆ایشان فرمودند: 🔅اخبار تمام وقایع از ابتدا تا قیامت. 🔅و اخبار تمام آسمان ها و هر آنچه در آنهاست از ملائک و غیرملائک. 🔅و تعداد پیامبران مرسل و غیرمرسل که خدا آفریده است با نام آنها. 🔅و نام کسانی که پیامبران را تکذیب کردند و کسانی که پیامبران را پذیرفته اند. 🔅نام تمام مومنان و کافران از ابتدا تا انتها. 🔅و نام تمام شهرها با صفت شهرها در مشرق و مغرب. 🔅و تعداد مومنان و کافران و امت های گذشته و داستان آنها. 🔅و تعداد طاغوت هایی که حکومت می کنند و مقدار حکومتشان. 🔅نام های پیشوایان و صفات آنها و هر چه مالک می شوند. 🔅و بزرگان اقوام و صفاتشان. 🔅و هر چیزی که در ادوار مختلف آمده است. ❓گفتم: فدایت شوم! ادوار چند تاست؟ 🔆فرمود: پنجاه هزار سال و آن هفت دور است 🔅و در آن نام های همه ی مخلوقات خدا از اولین و آخرین و مدّت عمر ایشان 🔅و صفت اهل بهشت و عدد کسانی که داخل آن می شوند 🔅و عدد کسانی که داخل آتش می شوند و نام های این گروه و نام آن گروه آمده است. 🔅علم قرآن همچنانکه نازل شده 🔅و علم تورات همانطوری که نازل شده 🔅و علم انجیل و زبور 🔅و عدد هر درختی و خاک و کلوخی در تمام شهرها در آن نوشته شده است. 🌸حضرت امام باقر (ع) فرمود: چون خدای تعالی اراده فرمود که این مصحف را بر او نازل فرماید، به جبرئیل و میکائیل و اسرافیل دستور داد که مصحف را با خود بردارند و بر او نازل شوند. 🌸آنها در ثلث دوم شب فرود آمدند، نزد او که برای نماز ایستاده بود، ایستادند. وقتی نماز حضرت زهرا (س) تمام شد، به او سلام کردند و گفتند: 🌸خدایی که است، تو را سلام می رساند و مصحف را در کنار او گذاردند. 🌸حضرت زهرا (س) فرمود: خداوند سلام است و از اوست سلام و بازگشت سلام به سوی اوست و سلام بر شما باد ای فرستادگان خدا. سپس به جانب آسمان بالا رفتند و آن حضرت بعد از نماز صبح تا هنگام زوال آفتاب تا آخر آن را قرائت فرمود. 📚 دلائل الامامة / محمد بن جریر طبری / ص105