| @IntMob ✳️ خاطره ای از دانشگاه پالرمو 🔹حجت الاسلام دکتر علی‌اکبر بدیعی؛ مبلغ بین الملل 📝اردیبهشت سال ۹۶ به دعوت جهت یک ترم تدریس به ایتالیا سفر کردم. هفته اولِ ورود به دانشگاه بود که پروفسور دانیال یا به تلفظ ایتالیایی ها "دنیلو" تماس گرفتند و گفتند: پروفسور پلی تری ریاست دانشکده «literature &philosophy» به افتخار ورود شما، شب شنبه در منزل شخصی شان شامی ترتیب داده اند و اساتید دانشکده هم حضور خواهند داشت‌. 💎 انسان بسیار خونگرم و با محبتی است. چند سالی دمشق زندگی کرده و عربی بخوبی صحبت می کند. علاقه ایشان به اسلام هم ناشی از زندگی ایشان در دمشق و چندین سفر به کشورهای آسیایی از جمله مصر و ایران است. 💎خانه ویلایی ایشان در حومه شهر بزرگ، توریستی و ساحلی پالرمو، در نزدیکی قله کوهی است که مشرف به دریاست. مثل همه مردمِ شهر پالرمو با محبت است. به گرمی استقبال کرد و بنده را به حاضرین معرفی کردند. خواهر شان که از اساتید رشته معماری است نیز حضور داشتند. به رسم خودشان دو نوع غذا آماده کرده بودند. طبق معمول و مرسومِ همه رستوران های ایتالیا، ابتدا ماکارونی یا پستا سرو کردند و بعد از حدود نیم ساعت main dish یا همان غذای اصلی روی میز قرار گرفت. مرغ بریان با کمی مخلفات بود. بشقاب مرا برداشتند تا غذا سرو کنند.گفتم ببخشید! نمی تونم بخورم!؟ چرا؟ گفتم ما مسلمانان از گوشتی که شده استفاده می کنیم. .. گفت؛ آخه من خیال می کردم شما فقط گوشت خوک نمیخورید لذا بخاطر شما مرغ گرفتم تا... 💎از سفری که به ایران داشته می گفت..پروفسور دانیال با شور خاصی از کویر بین تهران و قم تعریف می کرد! بنده های خدا در قاره سبز زندگی کرده اند. بجز آب و درخت و سبزه زار چیزی ندیده اند. کویر برایشان خیلی زیباست. یکجوری از کویر قم تعریف می کرد انگار که رفته ساحل قناری! @IntMob 💎در دست انگشتری با عقیق قرمز دیدم. تعجب کردم. پرسیدم؛ شما؟ انگشتر؟ گفت هدیه همسرم پروفسور ماریا از سفری است که به ایران داشتند. انگشتر از دستشان بیرون آورد و داد به من. دیدم روی نگین انگشتر حکاکی شده؛ ... گفتم معنای این جمله میدانید؟ گفت بله کمی عربی میدانم...یعنی علی بر حق است. باز فرصتی شد تا از بگویم...البته مهمان ها از اساتید رشته شرق شناسی هستند و با تاریخ اسلام آشنا هستند. 💎بعد از شام و موقع رفتن، چشمم به دیوار اتاق افتاد. تصویری کوچک و قاب گرفته از بود! گفتم جناب پروفسور ظاهرا به سیاست علاقه دارند؟ گفت؛ چرا؟ گفتم از این تصویر سید حسن معلومه... خیر. من به ایشان علاقه خاصی دارم نه به سیاست. چرا؟ گفت؛ " اعتقاد دارم در تنها یک مرد هست و آنهم ایشان است". " انسان شجاعی است. افتخار جهان عرب است". خیلی خوشحال شدم. علاقه ام به ایشان بیشتر شد و از درون احساس افتخار می کردم. گفت حتی پرچم هم دارم. پرچم حزب الله؟ بله. بطرف میز رفت و پرچم بزرگ حزب الله از کشو میز بیرون کشید و باز کرد. من هم فرصت را مغتنم شمرده و با خوشحالی و افتخار از ایشان عکس گرفتم. 💎به یاد این آیه شریفه افتادم که؛ "إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا" همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنان را در نظر مردم عزیز، و محبّت آنان را به دلها می‌اندازد. آری؛ هنوز در جهان کم نیستند انسان های با وجدانی که در پشت ابر سیاه بمباران تبلیغاتی ، حقیقت را می بینند. و در دفاع از حقیقت و عدالت نه شرمنده اند و نه مصلحت اندیشی می کنند. 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob