#خاطرات_بین_المللی |
#آمریکا
@IntMob
✳️ گفتگویی با جوان ملحدِ عضو یک خانوادهی مدرن!
🔷
#مرد_یخی ❄️
🔹بخش ۲ از ۲
(احتمالا برای همین به عنوان راننده اوبر کار میکند چون کار موسیقی درآمد کافی ندارد. در صنعت موسیقی عمدهی افراد به امید مشهور شدن و درآمد نجومی در آینده کار میکنند. در حالی که درصد بسیار کوچکی ستاره میشوند و عمدهی افراد باید با شغل دوم نیازهای مالی را تامین کنند.)
مرد یخی: چقدر آدمهایی که مثل خودت بچهدار شدهاند دیدهای؟
آستین: نمیتوانم بگویم یک امر عادی است و زیاد میبینم. اما در گذر زمان به دلایلی که گفتم در حال ازدیاد است.
مرد یخی: پدر و مادرت هنوز با هم زندگی میکنند؟
آستین: نه، با وجود این که هر دو کاتولیک هستند، از هم طلاق گرفتهاند (در مذهب کاتولیک، مشابه اسلام طلاق ناپسند است و حتی طلاق از نظر شرعی تعریف نشده است! از نظر تاریخی هم، یکی از دلائل رواج زندگیهای بدون ازدواج در غرب، به خاطر سخت بودن جدا شدن زوجها به دلیل ریشهی مسیحی این جوامع است. آستین هم احتمالا در یک خانوادهی مشکلدار بزرگ شده است و برای همین دوران کودکی خوبی نداشته.)
مرد یخی: پس در یک خانوادهی مذهبی بزرگ شدهای؟
آستین: بله، پدر و مادر، من را کاتولیک بزرگ کردند و حتی من مدرسهی کاتولیک رفتم. البته الان ملحد (atheist) هستم.
مرد یخی: چطور شد مسیحیت را ترک کردی؟
آستین: داستان تحولات دینی من جالب است. من حدود ۱۶-۱۷ سالگی دچار تردیدهای عمیق در مورد مسیحیت کاتولیک گشتم و بیدین شدم. اما یک دوست پروتستان داشتم که اصرار کرد با هم کتاب مقدس را بخوانیم. حرفش را قبول کردم و بعد از ۷-۸ ماه مطالعه یک روز که از خواب بیدار شدم احساس کردم توسط مسیح نجات داده شدم و یک پروتستان معتقد شدم. در جلسات کلیسا شرکت میکردم و تا جایی که میتوانستم کمک میکردم. اما در همین حین به مطالعات علمی علاقمند شدم و هر چه بیشتر مطالعه کردم دیدم ادعاهای مسیحیت و کتاب مقدس غیر عقلی است. از سویی در مدرسهمان یک پسر تاجیکستانی هم بود که مسلمان بود و من را دعوت کرد قرآن بخوانیم. وقتی قرآن را خواندم متوجه شدم مسیحیت قلابیترین دین است اما اسلام را هم قانعکننده نیافتم. به شکل کمتر در مورد ادیان شرقی مثل هندوئیسم و بودیسم هم مطالعه کردم. اما هیچ یک قانعکننده نبودند. برای همین ملحد شدم.
مرد یخی: وقتی که مسیحی معتقد بودی بچهدار شدی؟
آستین: نه، بعدتر وقتی ملحد شدم.
مرد یخی: وقتی مسیحی معتقد بودی، به صحت مسیحت اطمینان داشتی؟
آستین: بله، کاملا! اتفاقا بعضی دوستان مسیحی میگویند ایمان من حقیقی نبوده وگرنه کسی که توسط مسیح نجات داده شده باشد، ملحد نمیشود. اما من صادقانه به مسیح باور داشتم و در یک رابطهی عاطفی عمیق با او بودم. چیزی که من را به الحاد رساند، مطالعات علمی و تعقل بود.
مرد یخی: دانشگاه هم رفتهای؟
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
آستین: نه!
مرد یخی: ببین من دانشجوی دکتری مهندسی هستم. بعید میدانم آشنایی من با علم تجربی و همین طور فلسفه از تو کمتر باشد. دین و دینداری همیشه دغدغهی من هم بوده است. با این سابقه، توصیه میکنم از نتیجهگیری خودت مطمئن نباش. علیالخصوص که خودت میگویی روزی به صحت مسیحیت اطمینان داشتی و نظرت تغییر کرد. شاید در آینده نظرت در مورد الحاد هم تغییر کرد.
آستین: پس باید آدم باهوشی باشی! راستش، من با ایدهی ایمان به خدا مشکلی ندارم. حتی هنوز میگویم خدا زیباست. منظور من از خدا، نظم طبیعت و شگفتیهای آسمان است. مشکل من با ادیان است. من با مطالعات علمی-سیاسی به این نتیجه رسیدم که ادیان ساختارمند همگی قلابی هستند و در جهان مدرن جایی ندارند. ادیان ساختارمند ساختهی قدرتمندان در طول تاریخ برای کنترل توده ها هستند. انسانهای متفکر امروزی چنین ساختارهایی را قبول نخواهند کرد.
مرد یخی: باز میگویم این قدر صریح و قاطع نتیجهگیری نکن. خیلی از متفکران بزرگ همین امروز هم متدین هستند. درست است خیلی از متفکرین و دانشمندان هم ملحد هستند. این فقط نشان میدهد ایمان دینی مسالهای نیست که بشود به سادگی در مورد آن نتیجهگیری کرد.
آستین: خانهات آنجاست؟
مرد یخی: بله، تقریبا رسیدیم.
آستین: از بحثی که داشتیم لذت بردم. ممنونم. اینستاگرام داری تا در ارتباط باشیم؟
مرد یخی: نه!
آستین: چرا؟
مرد یخی: یک تصمیم شخصی است. از شبکههای اجتماعی برای دوستیابی استفاده نمیکنم. از سوی دیگر، مطمئن نیستم حریم خصوصی حفظ بشود.
آستین: تو بهتر از من باید پشت پرده شبکههای اجتماعی را بدانی! گودبای.
مرد یخی: ممنون. پیاده میشوم. خداحافظ.
پ.ن.: نظر شما در مورد چنین دیدی به خانواده چیست؟ آیا می پسندید در آینده در جامعه ایران شاهد تکرار تجربه غرب باشیم؟
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob