🔰 طعنه و ناسپاسی! امروز میان متن تسلیت ولیّ امر، احساس کردم یک جا بغضش شکست. در میان نوشته، لحظه‌ای زمان ایستاد و علی به خاطر مظلومیت سردارش گریست! گریه برای مردی که می‌توانست مثل قبلی‌ها دست به اصلاحات اقتصادی نزند و بیخیال باقی بماند، آن‌هم بعد از حل کردن داستان کرونا که ۷۰۰- ۷۰۰ کشته می‌گرفت. آخر چه کار داشتی سید! تو هم دست به تاراج منابع می‌زدی و بقیه‌اش را هم تقصیر قبلی‌ها می‌انداختی! گریه برای آن سید مظلوم که توهین‌ها و طعنه‌ها و ناسپاسی، او را به پاسخ‌گویی وا نداشت. گریه برای خدمت خالصانه‌ی بی‌تعطیلیِ سه‌ساله و در ازائش فحاشی و بدگویی خودی‌ها، چه رسد به ناخودی‌ها گریه برای آن که گفت آن قدر به خوزستان می‌آیم تا مشکلات اساسی‌اش حل شود جلوی چشمان ولیّ به سردارش توهین کردید و طعنه زدید و ناسپاسی کردید! و او دید و فروخورد و هیچ نگفت و ماند تا امروز که بغضش ترکید! شما بمانید و چنگ زدن در کثافت توهین و تمسخر و ادعای سواد و مدیریت.. خداوند، ابراهیم را برای خود انتخاب کرد! خدایا! چرا گریه‌ام بند نمی‌آید؟! 📡https://eitaa.com/Iran_30a30_57