•
•
•
قشنگ گفته بود دکتر شریعتی ڪہ ، امام تشنه آب نبود تشنه ی لبیک بود امام می خواست به اهل جهان تا تاریخ باقی ست بفهماند اسلام ناب محمدی چگونه است ؛ اما این بی انصافی است که بگوییم طی 1400 سال فقط درد بی آبی و زخم تنش را برایمان گفته باشند. اگر این طور بود قیام مختار و توابین ، 15 خرداد 42 و 22 بهمن 57 رخ نمی داداگر این طور بود 8 سال جوانان این مرز و بوم ، لبیک گویان به نائب امام عصرشان قیامی همانند علی اکبر به راه نمی انداختند ، اگر این طور بود ایستادگی 30 ساله در برابر همه ی کفر معنا پیدا نمی کرد.
بذار برایتان جور دیگه ای صحبت کنم . چقدر خودمان به دنبال درد امامان رفتیم ، چقدر برای تشنگی واقعی امامان فکر کرده ایم ، قلم زده و یا زبان چرخانده ایم . خیلی راحت می خواهم بگویم ما همیشه لقلقه ی زبانمان شده است این جمله ، ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند . واقعیت امر این است؟ آیا رفتار ما کوفی وار نیست ؟ این سوال و حتما از خود بپرسید اگر ما ، ما بودیم مطمئنا یوسف زهرا تا به حال ......
کوفیان در دوران امام علی و امام حسین چه کردند که شده شعار هر روزمان ؟؟!!!!!
مردم عصر امام حسین به امام گفتند بیا ما پا در رکاب شماییم .
دشمن ؛ (می گید کیا ، شبیه همین دشمنا ، گذشت زمان فرقی توشون ایجاد نکرده) ، دشمن از ابراز احساسات مردم به امام پی بردند با یک تهاجم سخت و نرم فکرشان را شورانیدند . در ذهنشان خوراندند که اگر حسین راست می گوید چرا دنبال رفاه شما نیست؟ رفاه شما در با یزید بودن است اگر راست می گوید با کسی که باعث رفاه شماست چرا بیعت نمی کند؟؟ در ذهنشان خوراندن که حسین باید به فکر جانتان باشد اگر بیاید جانتان گرفته خواهد شد ، اگر راست می گوید نباید باعث خون و خون ریزی شود ، اگر راست می گوید نباید جنگ مسلمان با مسلمان راه بیوفتد باید بیعت کند و اگر این کار را نکرد بدانید که او حسین پسر پیغمبر است اما فکرش خارجی است کسی که فکرش خارجی شود خودش حکم خارجی ای پیدا می کند که بر خلیفه خروج کرده پس خونش حلال می شود...... این شد که در عین ناباوری پسر پیمبر سرش بر نیزه شد....... مردم بی بصیرت آن زمان با کیسه ای طلا و چند تهدید تند و تیز حجت خدا را خارجی نامیدند و بر او شوریدند.
اما عده ای ماندند کنار مولایشان ، چرا؟؟ چرا آن عده ماندند و جانشان را با اینکه می دانستند ستانده می شود حفظ نکردند؟؟ می خواهید بدانید چرا... خوب گوش کنید برایتان می گویم . چون فکر و ذهن و حرکت و نشست و برخواست و تفکر و... مولایشان را حق می دانستند ، قمر بنی قاشم ، عباس می توانست به مولایش بگوید برادر جان این راه جز کشته شدن چیز دیگری نیست بگذار برویم مکه تا فضا آماده شود و دوباره برگردیم ، اما او لب از لب باز نکرد و فقط گفت چشم ، چشم مولایم ، فضا فضای کاملا بازو و آزادی بود فکر نکنید زور و اسلحه و شمشیر این یاران با وفا را دور امام جمع کرده نه فقط عشق بود و اطاعت از مولا و امامشان ، می گویید یعنی چی ؟ یعنی همان اطاعتی که می گویند اطاعت از ولایت مطلقه فقیه ، این اطاعت همان اطاعت است که ابوالفضل ، قاسم ، علی اکبر و 72 یار با وفای مولا به آن لبیک گفتن.
اما.......
اما ما چه کردیم ، می خواهید هر کسی با خودش فقط با خودش، مرز کوفی بودن خود یا نبودنش را مشخص کند؟ اگر می خواهید بدانید برایتان آهسته می گویم و شما هم آهسته خود را برانداز کنید ، بگویم ؟؟
مرز کوفی بودن و یا نبودن در این عرصه از زمان اطاعت از ولی امر مسلمین است ، می خواهم بگویم ... اما و اگر بیاورید به جایی نمی رسیم . این یک واقعیت است دوست داشتید قبول کنید و بشنوید ، دوست نداشتید چشم ببندید اما بدانید حجت بر شما تمام است.
حجت حق در جهان امام عصر و جان امام زمان است که به خاطر بی وفایی های ما هنوز که هنوزه غائب و غریب و تنهاست. و جانشین برحقش ، پسر خلف فاطمه (س) سید علی حسینی خامنه ای است. اینجا همان جایست که دشمن مشغول کار کردن است مثل عصر امام حسین برایتان استدلال می آورند که رهبر این است و آن است و.... اگر در اول راه قدم را محکم نهادی فبها و إلا همان بلایی که دیروز برسر کوفه آمد بر سر ما هم می آید فقط به زبان جاری کردن لبیک ولایت مطلقه فقیه کافی نیست بگوییم آقا را قبول داریم اما این چرا این است و آن چرا این است .....نشد این شکلی ابوالفضلی عمل نکرده ایم ، مرحله ی بعدی مرحله ی عمل است . حالا خود را محک بزن ، این چند سالی که گذشت ببین آنجایی که آقا گفته حرکت ، حرکت کردی؟؟ آنجایی که گفته جهاد ، جهاد کردی ؟؟ آنجایی که گفته سکوت ، سکوت کردی؟؟ همراه با غصه اش ، غصه خوردی؟؟ همراه با لبخندش ، لبخند زدی ؟؟ و...... به ندایش لبیک گفتی ؟؟؟ اگه همه اینها رو داشته ای روک و پوست کنده بگویم عضو هیچ جناحی نمی شدی ، این یعنی عضو جناح الله شدن ، این یعنی آزادی مطلق در لبیک گفتن .
#محرم #ما_ملت_امام_حسینیم