💕 ابر حریف بی رقیب 💕
#اختصاصی 🎥نماهنگی که بعد از سه سال دوباره دلممان را هوایی میکند 💔 عشق یعنی به هوایت گذر و دشت ...
✅روز رای گیری انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم و من در شعبه مسجد بقیه الله اصفهان ستاد آقای بودم. آن روز را فراموش نمی کنم. ▫️روز عجیبی بود. سید محرومان آمده بود تا داد آنان را بستاند و جریان غربگرا آخرین توانش را به میدان آورده بود تا این اتفاق نیفتد. مثلاً صبح اول وقت تعداد کمی خورده ضدانقلاب روبروی شعبه تجمع کرده بودند و یکی از آنها سعی داشت از محل شعبه اخذ رای فیلمی تهیه و برای شبکه های بیگانه ارسال کند تا مثلاً کاهش مشارکت مردم در انتخابات را نشان دهد که الحمدلله با مردم و ناظرین شورای نگهبان، متواری و نقشه اش نقش بر آب شد. 🌀رای گیری آغاز شد و آنچه هویدا بود سیل آرایی بود که به سبد سید محرومان سرازیر می شد.خیلی ها آمده بودند تا سید ابراهیم در این راه تنها نباشد؛ حتی کسانی که در ظاهر و شمایل شاید هیچ سنخیتی با او نداشتند اما راه او را سمت درست تاریخ می دانستند.آری آنان تصمیم گرفته بودند که در کنار او در . 🌀نماینده نامزد غربگرا که برای همان یک روز دستمزد هنگفتی گرفته بودند تا حالا که نتوانسته اند جلوی سیل خروشان ایرانیان به را بگیرند شاید در هنگام شمارش آرا بتوانند با شیطنت و دستکاری در آرا هزینه شکست سنگین خود را کمتر کنند. اما غافل از آنکه چشمان تیزبین ناظران ، وزارت کشور و من اجازه کوچک ترین خیانتی را به او و سردمدارانش نمی داد چرا که تک تک آرا امانت مردم بود. 🌀مشارکت بالای مردم مخصوصا در ساعات پایانی، باعث شد تا زمان رای گیری چند بار تمدید شود. آغاز شد و نتیجه آن شد که مردم اراده کرده بودند. 85 درصد آراء شعبه به نام سید ابراهیم بود. ▫️صندوق برای ارسال به فرمانداری مهر و بوم شد. دیگر کار ما تمام شده بود. از شعبه بیرون آمدم. خنکی سحرگاه آرامش عجیبی برایم رقم زد. نگاهی به آسمان کردم و با خود زمزمه کردم .بله سحر نزدیک است و آیه را قرائت کردم. آیا صبح نزدیک نیست؟ 🌀آری شب سیاه زرسالاران غربگرا به پایان خود نزدیک می شد و صبحی تازه در راه بود..صبحی که صدای قدم زدن های سید محرومان در آن به گوش می رسید. در مسیر برگشتن به منزل، نماهنگی را ساختم که اکنون بعد از سه سال دوباره دلم هوای دبدنش را کرد. ▪️ آن ، پاییز برگ ریزان و تاریک با پیش نمایش بنفش نشان دهنده ای بود که بعد از 32 سال تحویل گرفت تا آن را آباد کند و چنین کرد. 🌀آری، با توکل بر خدا و توسل یه اهل بیت خصوصا آقا علی بن موسی الرضا چون موسای بنی اسراییل، عاشقانه دل به دریا زد، در هر کوی و برزم برای خدمت به مردم قدم برداشت و نهایت در لابلای کوه ها و جنگل های ورزقان، از بالگرد بال گشود و با افتخار به پابوس رفت و مانند در هشت قدمی قبر مبارک مولایش زیر پای معشوق آرام گرفت ... عشق یعنی به هوایت گذر و دشت ... عشق یعنی بشوم آهوی آواره تو ... ✍مدیر کانال ابر حریف بی رقیب 🌺🍃ابر حریفی شو👇 🆔 @Iranian_Central_Cloud