سلام حاج اقا عیدتون مبارک.. امروز روز عید اقامون نبودش ماهم تو شهر غریب هیچکی نداشتیم هم چیزی تو خونه نداشتیم بخوریم خودمو دوتا بچه هام گرسنه بودیم ضعف میکردیم رفتیم بیرون محوطه نشستیم بخاطر عید به اونای که باهاشون قهر بودم بخصوص خواهر شوهرم که پنج ماه باهاش قهر بودم پیام دادمو عید رو تبریک گفتم .... همینجوری تو ذهنم داشتم میگفتم پس کی اقامون میاد از گشنگی مردیم😞 بچه هام بهونه میکردن یهووو یه خانمی اومد بالا سرم یه دیگ دستش بود گفت بفرما خانم این روزی شماست این غذا برای شما . 😭❤️😭😭 فدای مولای علی گریم گرفت باورم نمیشد ..