هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
تعارض عدالتخواهی پزشکیان و سرمایه‌داری کارگزاران سرمایه‌داری و نئولیبرالیسم، لازم و ملزوم یکدیگرند. به عبارت دیگر، ایدئولوژی نئولیبرالیسم (اقتصاد بازار) که اینک لباس علم نیز پوشیده، برای تامین منافع سرمایه‌داری ابداع شده است. سرمایه‌داری در پی بیشینه‌سازی منافع خویش و مکیدن زالووار خون مردم است و می‌خواهد در این مسیر از هر قیدی «آزاد» باشد؛ و گرایشش به «بازار آزاد» فلسفه‌ای جز این ندارد. این است که جریان سرمایه‌داری ذاتا نمی‌تواند معقتد به اقتصاد بازار و مروج آن نباشد. از این رو، گرایش به اقتصاد بازار را می‌توان و باید از زاویه منافع جریان‌های سیاسی در ایران پس از انقلاب تحلیل کرد. در دهه ۶۰، حزب موتلفه به عنوان طیف سرمایه‌دار، ذینفع اقتصاد آزاد بود و جناح راست نام گرفته بود؛ یک جریان چپ نیز در برابر آن وجود داشت که قائل به اعمال مدیریت دولت به نفع مردم بود. اما همین جریان چپ، بعدها در قالب حزب کارگزاران متشکل شد و در جریان خصوصی‌سازی‌ها، سهم قابل توجهی از کیک اقتصاد را ازآن خود کرد؛ اینجا بود که چپ دیروز نیز ذینفع آزادی! اقتصادی شد و به راست گروید. امروز، کارگزاران و موتلفه، که نماد دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا هستند، هر دو در جناح راست قرار می‌گیرند و دو روی یک سکه‌اند. منتهی موتلفه‌ای‌ها ریش می‌گذارند، کارگزارانی‌ها تیغ بر ریش می‌زنند. امروز رسانه خبرآنلاین وابسته به موتلفه همان موضعی را در اقتصاد می‌گیرد که روزنامه سازندگی متعلق به کارگزاران! جریان انقلابی باید این عبارات حکیمانه حضرت امام خمینی(ره) را حفظ کند و نشر دهد و شاخص تشخیص راه از بیراهه بداند: «ملت عزیز ما که مبارزان حقیقى و راستین ارزشهاى اسلامى هستند، به خوبى دریافته اند که مبارزه با رفاه طلبى سازگار نیست؛ و آنها که تصور مى کنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین ‏و محرومان جهان با سرمایه دارى و رفاه طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانه اند. و آنهایى هم که تصور مى کنند سرمایه داران و مرفهان بى درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه مى شوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مى کنند آب در هاون مى کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبى، بحث دنیاخواهى و آخرت جویى دو مقوله اى است که هرگز با هم جمع نمى شوند. و تنها آنهایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بى بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلابها هستند. ما باید تمام تلاشمان را بنماییم تا به هر صورتى که ممکن است خط اصولى دفاع از مستضعفین را حفظ کنیم. مسئولین نظام ایرانِ انقلابى باید بدانند که عده اى از خدا بیخبر براى از بین بردن انقلاب هر کس را که بخواهد براى فقرا و مستمندان کار کند و راه اسلام و انقلاب را بپیماید فوراً او را «کمونیست» و «التقاطى» مى خوانند. از این اتهامات نباید ترسید. باید خدا را در نظر داشت، و تمام همّ و تلاش خود را در جهت رضایت خدا و کمک به فقرا به کار گرفت و از هیچ تهمتى نترسید». در این میان، واقعیت این است که آقای پزشکیان نه‌تنها از طبقه سرمایه‌دار نیست و زیست سرمایه‌دارانه هم نداشته، بلکه پرچم سیاست علوی به دست گرفته و از برقراری عدالت سخن می‌گوید. اما او امروز دچار یک تناقض اساسی است. پزشکیان نخواهد توانست با کابینه کارگزارانی، راه عدالت علوی را برود و به نفع محرومان و مستضعفان قدم بردارد. لذا اگر تیم اقتصادی خود را به کارگزاران بسپارد، یا در این جریان هضم شده و از گفتمان خود فاصله خواهد گرفت، یا به زودی با تیم خود دچار تعارض می‌شود. پزشکیان اگر نتواند نسخه‌هایی را که کارشناسان! می‌نویسند، از منظر گفتمان خود بسنجد، خواسته یا ناخواسته در گفتمان سرمایه‌داری نئولیبرال هضم خواهد شد. جریانی اصیل انقلابی باید مترصد باشد و اگر پزشکیان روی سیاست‌های عدالتخواهانه ایستادگی کرد و با تیم کارگزاران دچار تعارض شد، دست به حمایت از او بزند. @syjebraily